سَيَقُولُ ۸۹ اَلٌبَقَرَة

وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۴۸﴾ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۲۴۹﴾

و گفت بایشان نبی ایشان هرآئینه نشان پادشاهی او آنست که بیاید به شما صندوق در آن تسلی (ارامش) خاطر شماست از جانب پروردگار تان و باقی ماندهٔ (علم) از آنچه که گذاشتند آل موسیٰ علیه السلام و آل هارون علیه السلام می بردارد آنرا فرشتگان هرآئينه در این نشانه است به شما اگر هستید مومنان ﴿۲۴۸﴾
پس چون برآمد (از آبادی) طالوت با لشکرها گفت: هرآئينه اللّّه تعالیٰ ازمایش کننده است شما را به نهری پس هر که بنوشد از این پس نیست از همراهان من و هرکه نه نوشد آنرا پس هرآئینه او از همراهان من است مگر کسیکه بردارد یک کف از آب به دست خود پس نوشیدند آنها از آن مگر اندکی از ایشان - پس وقتی که گذشت او و کسانیکه ایمان کامل آورده بودند به همراهی وی ایشان گفتند: نیست توانای به ما امروز (مقابله) به جالوت و لشکرهای او ، گفتند آن کسانی که یقین داشتند که ایشان پیش شوندگان اند به اللّه تعالیٰ چندی بار گروه اندک غالب شده به گروه زیاد به حکم اللّه تعالیٰ و اللّه تعالیٰ خاص همراه صابران است (برای کمک کردن) ﴿۲۴۹﴾

[۲۴۸] در آیت اشاره است هنگامی که امیر صحیح انتخاب شود در مملکت برکات می اید که برکت کلان کتاب اللّه تعالیٰ و سنت نبی صل اللّّه علیه وسلم است - (التَّابُوتُ) این را پیش از این اهل جالوت تصرف کرده بودند بعد از آوردن (بنا بر تاریخ) در تصرف اینها تا سلیمان علیه السلام بود گمان یهود است که آن هنوزهم در هیکل سلیمانی دفن است مراد از (سَكِينَةٌ) کتاب تورات است زیرا که کتاب اللّه تعالیٰ سبب ارامش دل است مراد از (وَبَقِيَّةٌ) مسئله جهاد و دیگر احکام که به سنت موسیٰ علیه السلام و هارون علیه السلام ثابت شده بود و بقیه به علم و عقل گفته می شود چنانچه در آیت (۱۱۶،۸۶) در سوره هود مده است - و اگر مراد از این عصا و کفش و دستار این هردو باشد این صحیح است که اینها تبرکات اند - یعنی احترام به آنها سبب خیر از جانب اللّّه تعالیٰ است - لیکن به تبرکات پیغمبران تبرکات دیگران را قیاس کردن به کار نیست زیرا که در معصوم و غیر معصوم فرق می باشد و دیگر اینکه برای تبرکات غیر معصوم دلیل شرعی نیست - و همین گونه به این نوع برکات دروازه شرک را باز کردن جایز نیست -
[۲۴۹] (إِنَّ اللَّهَ) اشاره است که ابتلاء به حکم نبی به وحی است (بِنَهَرٍ) به او دریای یردن گفته می شود که تقریباً دردوصد میل جاری است - در این آیت ذکر است که به امیر به کار است که لشکر را امتحان کند که مخلص از غیر مخلص جدا شود همچنین کسی که گفته امیر را قبول نمی کند او جهاد کرده نمی تواند - همچنان حرام خوردن سبب بزدلی است زیرا که از کفی آب زیاد بر آنها حرام شده بود و آنها (قَلِيلًا) کم کسان سیصدوسیزده (۳۱۳) بودند به موافق شمار اصحاب بدر - اللّه تعالیٰ به آنها فتح داد - (يَظُنُّونَ) ظن به معنی یقین و عقیده است -