وَالْمُحْصَنَاتُ ۱۹۸ النِّســاء

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا ﴿۱۳۷﴾

ائ مومنان: باشید قایم به انصاف حق بیان کنندگان برای اللّه تعالی و اگر چه به ضرر شما باشد یا به ضرر پدر و مادر و نزدیکان شما باشد اگر باشد غنی یا فقیر پس اللّه تعالی بسیار مهربان تر است بایشان - پس پیروی مکنید هوای نفس را که نکنید عدالت و اگر با پیچانیدن زبان را یا اعراض کنید (از بیان حق) پس هرآئينه اللّه تعالی هست به اعمال شما خبردار ﴿۱۳۵﴾
ائ مومنان (به زبان) یقین کنید (در دل) به اللّه تعالی و رسولش و کتابی را که نازل کرده بر رسول خود و به کتابهای که پیش از این نازل کرده ، و کسیکه کافر شد به اللّه تعالی و به ملائیک او و به کتاب های او و به رسولان او و به روز آخرین پس به تحقیق گمراه شده به گمراهی دور ﴿۱۳۶﴾
هرآئينه کسانی که ایمان آوردند باز کافر شدند باز ایمان آوردند باز کافر شدند باز افزودند کفر را (مردند در کفر) هرگز اللّه تعالی نمی آمرزد ایشان را و روان نمی نماید ایشان را به راه حق ﴿۱۳۷﴾

[۱۳۵]این آیت تتمه این حصه است جواب سوال است اگر کسی سوال کند که در این احکام گذشته الهی کسی برای خود یا برای پدر و مادر یا خویشاوندان لحاظ کند یا لحاظ مال مالدار را کند یا لحاظ غریبی غریب را کند و برای آنها بیان حق را پنهان کند در این آیت جواب آن شد که از سبب پیروی خواهش رعایت کردن و عدل را ترک کردن جایز نیست بلکه زبان گرداندن از بیان حق و اعراض کردن از آن هردو حرام است (بِالْقِسْطِ) جانب هر حق اگر در عقیده و اعمال باشد اگر در عبادات باشد یا معاملات باشد به همه شامل است (شُهَدَاءَ) شهادت بیان حق است و گواهی دادن برای یک دعوی عام مراد است (تَعْدِلُوا) لا یا لفظ مخافة پنهان مراد است -
[۱۳۶] از این آیت الی اخیر حصه سوم است در این سه باب است باب اول الی آیت (۱۴۹) است در این اول ذکر ایمانیات است و برای منافقین دعوت به ایمان صحیح است بعد تنبیه برای منافقین و قبایح (صفات بد) و عذاب آنها را ذکر کرده است و شرایط توبه آنها را بیان کرده است (آمِنُوا) مراد از این ایمان به دل است (مَلَائِكَتِهِ ، وَالْيَوْمِ الْآخِرِ) در این ذکر کردن اشاره است که انکار قیامت یا آخرت منافی به ایمان شرعی است -
[۱۳۷] این صفت اول منافق است مراد از این چندین بار تبدیل کردن کفر و ایمان است دو بار خاص مراد نیست (ازْدَادُوا كُفْرًا) مراد از این به کفر مردن است در این دو قبایح منافقین ذکر است -