وَإِذَا سَمِعُوا ۲۵۳ المائدة
فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰۷﴾ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿۱۰۸﴾
پس اگر اطلاع یافته شود بر این سخن که یقیناً این هردو کرده اند گناه (به قسم خوردن دروغ) پس باید برخیزند دو شخص دیگر (از ورثه) بجای آنها در مقابل آن کسانی (گواهان اولی) که دعویٰ حق بالای ایشان شده که نزدیک باشند این هردو به مرده پس قسم خورند بر اللّٰه تعالی که بیان ما راست تر است از بیان آن هردو و از حد تجاوز نکرده ایم بدرستیکه ما در آنوقت از ظالمان باشیم ﴿۱۰۷﴾
این طریقه نزدیکتر است که ادا کنند اینها شهادت را به طریقه آن (از سبب ترس اللّٰه تعالی) یا بترسند و باز گردانیده شوند قسم های ایشان بعد از قسم خوردن ایشان و بترسید از اللّٰه تعالی و بشنوید اللّٰه تعالی راه نمی نماید قوم نافرمان را ﴿۱۰۸﴾
[۱۰۷] یعنی این تتمه ماقبل است یعنی حکم است بعد از اشکار شدن دروغ در قسم (فَإِنْ عُثِرَ) عثرة در اصل به افتیدن گفته می شود بر یک شی و به معنی اطلاع نیز می آید مانند چنانچه در سوره کهف (أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ) (اسْتَحَقَّا إِثْمًا) استحقاق به معنی کردن آن فعلی است که موجب و سبب برای یک کار باشد مراد از اثما گناه خیانت است با حصول مال حرام یا به دروغ قسم کردن است - یعنی بعد از فیصله به قسم منکرین اشکار خواهد شد که این قسم را آنها به دروغ کرده اند پس آن فیصله لغو خواهد شد (فَآخَرَانِ) این صفت است و موصوف پنهان است یعنی رجلان آخران (يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا) ضمیر هما راجع است به اثنان (یعنی قسم اولی را که به دروغ کرده بود) واین قیام در کردن قسم است واین در آن زمان است که بعد از اشکار شدن خیانت آن دو کسان پیش دعوی ملکیت آن چیز را کنند و ورثه از آن انکار میکنند پس حق قسم بر ورثه ثابت شد از سبب انکار (مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ) من بیان اخران است استحق به معنی ثبت الحق علیهم است و مراد از حق دعوی ملکیت است و آن سبب قسم کردن است یعنی به سبب دعوی ملکیت دو کسان اولی حق قسم کردن بر ورثه ثابت شد (الْأَوْلَيَانِ) این تثنیه اولی (همزه ایستاده داده شود) است و اولی به معنی اقرب است یعنی آن دو کسانی که بسیار نزدیک باشد به میت در نسب (لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا) این مضمون قسم آنهاست و شهادت به معنی قسم است احق به معنی صدق و مستحق قبول کردن است (إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ) چون در قسم دوم تاکید زیاد به کار است از سبب رد کردن قسم اولی از این سبب در اینجا ظالمین گفت و در پیش آثمین گفته بود حاصل معنی این دو آیت اینست که در حال سفر بر یکی مرگ بیاید و با او مال باشد با دو کسان از همراهان خود وصیت کند آنها به صفت گواهان نیز اند و وصیان نیز اند و در وصیت بگوید که این مال مرا به وارثان من برسانید آنان که آن مال را به وارثان برسانند و وارثان بالای آنها دعوی خیانت کنند و اینها از خیانت انکار میکنند پس بر ایشان قسم کردن لازم است و وقتیکه مدتی بعد از کدام سببی معلوم گردد که واقعی خیانت کرده اند و قسم دروغین کرده بودند پس اینها برای نجات یافتن از خیانت دعوی کنند برای ملکیت آن چیز و وارثان از ملکیت آنها انکار کنند پس به وارثان قسم داده خواهد شد اگر آنها قسم کردند فیصله قبلی لغو خواهد شد و آن گواهان ذمه دار خیانت خواهند شد و اگر وارثان از قسم کردن انکار کردند پس فیصله قبلی بجا خواهد ماند -
[۱۰۸] در این فایده طریقه ماقبل را ذکر میکند یعنی در شهادت و در قسم طریقه برای نجات یافتن از دروغ است (ذَلِكَ) اشاره برای فیصله طریقه پیش است (عَلَى وَجْهِهَا) وجه به معنی حقیقت و طریقه است (أَوْ يَخَافُوا) (سوال) أَوْ برای تردید ، تنویع و تخییر می آید در اینجاه با پیش معنی او هیچ صحیح نمی آید؟ (جواب) أَوْ برای تنویع است و معطوف علیه پنهان است یعنی (یاًتوا بالشًَهَادة علی وَجهِهَا لِخَوُف اللّٰه اَویخافوا آه) یعنی شهادت صحیح و حقیقی خواهند داد از ترس اللّٰه تعالی و از عذاب آن (و این حالت متقیان است) یا خواهند ترسید از اینکه قسم های قبلی آنها دروغ ثابت خواهد شد پس رد خواهد شد و در میان مردم خجل خواهند شد (این حالت مردم متقیان است) (أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ) رد در مقابل قبول است و مراد از ایمان قسم های موصی الیهم است که خیانت کرده باشند یا رد به معنی پیش کردن است (الْفَاسِقِينَ) در اینجاه مراد از فسق ترک کردن تقوی و سمع است و از هدایت حجت هدایت مراد است -