أَمَّنْ خَلَقَ ۹۵۵ القصص

وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۷۴﴾ وَنَزَعْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۷۵﴾ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴿۷۶﴾ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۷۷﴾

و از سبب رحمت اوست که ساخت برای شب و روز را تا آرام گیرید در شب و تا بجوئيد فضل اللّه تعالٰی را در روز وتا شکر کنید ﴿۷۳﴾
و روزی که آواز دهد ایشان را پس گوید کجا اند آن حصه داران من که گمان میکردید ﴿۷۴﴾
و بیرون می آریم از هر امت گواهی دهنده را پس گوئيم ایشان را بیارید دلیل خود را (بر شرک) پس خواهند دانست که هرآئينه حق خدای بودن صرف اللّه تعالٰی راست و گم شود از ایشان آنچه که افتراء میکردند ﴿۷۵﴾
هرآئينه قارون بود از قوم موسیٰ علیه السلام پس ستم کرد بر ایشان و داده بودیم آنرا از خزانه ها آنقدر که کلید های او البته گرانی میکرد به یک جماعه صاحبان قوت چون گفت با او قوم او که تکبر مکن هرآئينه اللّه تعالٰی دوست نمی دارد تکبر کنندگان را ﴿۷۶﴾
و تلاش کن در آنچه داده است ترا اللّه تعالٰی سرای آخرت را و فراموش مکن حصه خود را از دنیا و احسان کن از سببی که اللّه تعالٰی احسان کرده بر تو و مجوی فساد را در ملک هرآئينه اللّه تعالٰی دوست نمیدارد فساد کنندگان را ﴿۷۷﴾

[۷۳] این دلیل عقلی پنجم است در این است که نظام شب و روز را گردانیدن و به ترتیب آن فایده پیدا کردن تصرف و اختیار اللّه تعالٰی است - (وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) مراد از این قبول کردن توحید است -
[۷۵،۷۴] این تخویف اخروی است و آنچه در (۶۳) گذشت در آن مراد فساد عقیده ایشان بود و در این آیت مراد این است که شرک ایشان بی دلیل است و مراد از شهیداً آن کسانی است که به ایشان دعوت و تبلیغ کرده بود او شهادت خواهد داد برای کردن تبلیغ برای ایشان که من برای ایشان تبلیغ کرده بودم و شهادت انکار کردن ایشان را خواهد داد (الْحَقَّ) مراد از این حق عبادت و الوهیة است (مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ) آن قصه های شرکی که ایشان در باره اولیاء از خود ساخته اند -
[۷۶] این مثال برای تخویف دنیوی است تعلق به آیت (۶۰) دارد و همچنین در این واقعه دلیل است که در وقت آمدن عذاب به مشرک و کافر هیچ کس امداد کرده نمی تواند نه معبودان باطله ایشان نه مال و نه خدمتگاران و نه مریدان مانند که حال قارون در (۸۱) بیان شده است (مِنْ قَوْمِ مُوسَى) مشهوراین که این پسر کاکای موسیٰ علیه السلام بود پدر موسیٰ علیه السلام عمران بن قاهث بود و پدر قارون یصهر بن قاهث بود (فَبَغَى عَلَيْهِمْ) این یک لفظ جامع است شامل است به کفر و شرک و تکبر و ظلم کردن (وَآتَيْنَاهُ) این سبب بغی است لفظ کنوز و مفاتح و تنوء و عصبه و اولی القوة دلیل اشکار است که مال او بیرون از حصر و شمار بود و در کنوز اشاره است که مال اشکار او علاوه از این بود اینها که خزانه های جمع شده پنهانی بود و اشاره است که از آن زکوة و صدقه فی سبیل اللّه نمی داد از سببی که کنز به مالی گفته میشود که زکوة از آن ادا نمی شود و وقت اظهار بغی این است (إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ) به این فَرحَ بَطر گفته میشود که از سبب آن شرک میکند و قیامت را فراموش کند و به عاقبت نمی اندیشد - و از عذاب اللّه تعالٰی نمی ترسد -
[۷۷] قوم او (که در آن موسیٰ علیه السلام نیز داخل است) برای او دعوت حق داد که در آن سه مناهی (فرح ، نسیان ، نصیب دنیا ، فساد) ذکر است و دو آوامر وَابْتَغِ ، أَحْسَنَ ، و دو ترغیبات (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ) و (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ) ذکر کرده است (وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ) در این اشاره است به همه جوانب توحید و عقیده آخرت و جنت (وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ) حصه انسان در مال خود علاوه از خوراک نوشیدنی و پوشاک این است که در راه اللّه تعالٰی خرچ کند و همچنین صحت و قوت و جوانی خود را برای اللّه تعالٰی صرف کند (وَأَحْسِنْ) در این به جمیع اعمال خیر اشاره است آن ثروتمندی که خدمت دین بر آن شود این نیز احسان اللّه تعالٰی است (وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ) به قوت مال اشاعت کردن کفر و شرک را در دنیا این فساد بزرگ است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>