وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۴۶ سبأ

قُلْ لَا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۵﴾ قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ ﴿۲۶﴾ قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكَاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۲۷﴾ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۸﴾

بگو پرسیده نخواهید شد شما از آنچه ما جرم کردیم و پرسیده نخواهیم شد ما از آنچه شما عمل میکنید ﴿۲۵﴾
بگو جمع میکند ما را پروردگار ما باز فیصله میکند میان ما به حق و اوست بهترین فیصله کننده دانا کامل ﴿۲۶﴾
بگو بنمائید مرا کسانی را که یکجا کرده اید با اللّه تعالٰی شریکان هرگز نیست بلکه اللّه تعالٰی است غالب باحکمت ﴿۲۷﴾
و نفرستادیم ترا مگر برای همه مردم مژده دهنده و ترساننده و لیکن اکثر مردم نمیدانند ﴿۲۸﴾

[۲۵] این طریقه تعلیم دیگر است و در این برائت است یعنی اگر ایشان بگویند تو به توحید دعوت میدهی این جرم کلان است حاصل جواب این است اگر این جرم ماباشد بالای شما مسئولیتی نیست - و این نیز طریقه دعوت است که برای خود جرم گفت (به گمان آنها) وبه جانب آنها صرف نسبت عمل را کرد -
[۲۶] این دیگر طریقه تعلیم است - یعنی فیصله این سخن که کدام یکی مجرم است و کدام یکی برحق است در قیامت میشود -
[۲۷] این طریقه دیگر تعلیم است و رد بر شرک است یعنی طلب دلیل است که در شرکاء شما کدام وصف است که به سبب آن ایشانرا شریکان اللّه تعالٰی ساخته اید -
[۲۸] بعد از اثبات توحید این اثبات رسالت است (كَافَّةً) این به معتی عامةً و جمیعاً است - وتوجیه دوم این است که کافةبه معنی جامعاً است حال است از کاف از ارسلناک یعنی جمع کننده مردم به دین توحید و (ة) برای مبالغه است و توجیه سوم این است که کافة به معنی مانع است یعنی متع کننده مردم از شرک و کفر -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>