الم ۴۳ اَلٌبَقَرَة

وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۰﴾ وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۱۲﴾وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۱۳﴾

و برپا دارید نماز را و بدهید ذکات را و آنچه پیش می فرستید برای (فایده) نفس های خود از عمل نیک می یابید (پاداش آنرا) در نزد اللّه تعالیٰ هرآئینه اللّه تعالیٰ باعملی که می کنید بیناست ﴿۱۱۰﴾
و ایشان می گویند هرگز ندرآید به جنت مگر آنکه باشد یهود یا نصاری ، اینها آرزوهای (سخن های بی دلیل) شان است ، بگو بیارید حجت خود را اگر هستید راستگویان ﴿۱۱۱﴾
(چنین نیست) بلکه هر که تابع کرد نفس خود را خاص برای اللّه تعالیٰ و وی نیکوکار باشد ، پس اوراست ثواب عمل او نزد پروردگارش و نیست خوفی بر ایشان ، و نه ایشان اندوهگین شوند ﴿۱۱۲﴾
و می گویند یهود نیست نصارا بر هیچ دین و می گویند نصارا نیست یهود بر هیچ دین و ایشان می خوانند کتاب را همچنین گفتند آنانیکه نمی دانند مانند گفته ایشان پس اللّه تعالیٰ فیصله می کند میان ایشان روز قیامت در آنچه اختلاف می کردند ﴿۱۱۳﴾

[۱۱۰]در این آیت سه آداب دیگر ذکر است (لِأَنْفُسِكُمْ) در این مراد آن عمل است که ثواب آن به دیگری نه بخشیده باشد - (مِنْ خَيْرٍ) خیر آن قول و فعل است که به کتاب و سنت درست بودن آن ثابت باشد در این لفظ اشاره است که به عمل بد بدعت و فسق هیچ پاداش حاصل نمی شود -
[۱۱۱]این تنبیه سوم است ، بر خاص کردن جنت برای خود بدون بودن سبب آن که توحید است - یعنی عقیده توحید هم ندارند و به آن هم سزای گناه های خویش را قبول ندارند - و جنت را اینها به قومیت خاص کرده بودند - أَوْ برای تفصیل و تقسیم است یعنی یهود برای خود تخصیص می کردند و نصارا برای خود تخصیص می کردند - (أَمَانِيُّهُمْ) جمع امنیة است یعنی خواهش نفس که دلیل شرعی همراه ندارد یعنی فقط اینکه ما صاحبزاده و پیر زاده هستیم جنت از ما است - (بُرْهَانَكُمْ) یعنی دلیل که به آن دعوی یقینی ثابت می گردد و آن دلیل شرعی است -
([۱۱۲] در این آیت رد است به خواهشات اینها و بیان دلیل است که جنت به توحید وبه اتباع رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم حاصل می شود - (وَجْهَهُ) مراد از وجهه ذات است یا قصد کردن است و أَسْلَمَ به معنی انقیاد یا اخلاص کردن است و اشاره است برای نفی شرک در عقیده - (وَهُوَ مُحْسِنٌ) مراد از احسان تابعداری سنت است -
[۱۱۳] این تنبیه چهارم است به سبب انکار کردن از کتاب حق و دین یک دیگر مانند که بعضی ملاها اختلاف جزئی را به این سرحد می رسانند که به یک دیگربد می گویند و مثال این ملاها مانند امیان است ماجدی در مثال این حنفیه شافعیه اشعریه و ماتریدیه را نوشته است که تذلیل یک دیگر را می کنند - (عَلَى شَيْءٍ) مراد از آن دین است که به آن نجات حاصل می گردد (الْكِتَابَ) جنس کتاب مراد است یعنی تورات و انجیل و در این وقت به آن مجموعه عهدنامه عتیق گفته می شود - (مِثْلَ قَوْلِهِمْ) مثلیت در دعوی و در رد کردن بی دلیل مراد است و مراد از آن مشرکان غیر کتابیان است که همه اهل کتاب را گمراه می پندارند -