وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۱۴﴾ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾ وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾
و کیست ظالم تر از آنکه منع می کند از مسجد های اللّه تعالیٰ از آنکه یاد کرده شود در آنها نام اللّه تعالیٰ (به توحید) و می کوشد در ویرانی آن این کسان نمی سزد ایشان را که درآیند در مساجد مگر ترسندگان ، ایشانرا در دنیا ذلت است و ایشانرا در آخرت عذاب بزرگ است ﴿۱۱۴﴾
و خاص اللّه تعالیٰ راست مشرق و مغرب ، پس هر طرف که می گردانید روی خود را همان طرف روی به اللّه تعالیٰ است هرآئینه اللّه تعالیٰ صاحب فضل وسیع و داناست ﴿۱۱۵﴾
و گفتند گرفته اللّه تعالیٰ فرزند (نازدانه) پاک است اللّه تعالیٰ بلکه در اختیار اللّه تعالیٰ است هر چه در آسمان ها است و در زمین است همه وی را فرمان برانند ﴿۱۱۶﴾
[۱۱۴] در این تنبیه پنجم است - در مسجد از بیان توحید منع کردن و موحدین رامنع کردن ظلم بزرگ است مراد از ذکر نام اللّه تعالیٰ را ذکر کردن به طریقه شرعی است یعنی ذکر به طریقه اخلاص و توحید و به طریقه نبی صل اللّه وعلیه وسلم - و خرابی مسجد از توحید خالی شدن است یعنی در مسجد شرک و بدعات کردن است - (مَسَاجِد) جمع گفته شد زیرا که این حکم شامل هر مسجد است (أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ) مراد این است که به مومنان لازم است که صبر و جهاد کنند تا رعب آنها بر کافران قایم گردد و آنها به این مساجد به امن داخل شده نه توانند و مصداق آن در وقت غلبه اسلام موجود شده است -
[۱۱۵]یعنی کسی که یک موحد را از مسجد منع کند پس برای آن به کار است که در دیگر جای دین را بیان کند و از مشرق و مغرب تمام طرف ها مراد است - (وَجْهُ اللَّهِ) این و این گونه آیات از متشابهات است - در این مذهب حق از اهل سنت سلف صالحین است - آن به ظاهر آن ایمان آوردن و حقیقت علم را به اللّه تعالیٰ سپاریدن است و در این آیات تاویل کردن به این طریقه که از ظاهر انکار می کنند بدعت است - ویک قول شیخ الاسلام این است که وجهة از متشابهات نیست بلکه این لفظ مشترک است در معانی زیاد پس به یک معنی حمل کردن تاویل مذموم نیست و در این مورد قول سلف این است ، قول مجاهد به معنی قبلة اللّه است - و به معنی توجه نیز شده می تواند و به معنی علم به دلیل به همراه واسع علیم - و این آیت در نزد زیاد مفسرین در باره نماز نفلی است که بالای سواری باشد بیرون از قریه یا در سفر -
[۱۱۶] در این آیت جواب اعتراض ششم است - سوال این است که تو ملائیک و عزیر علیه السلام را قبول نه داری چگونه پیغمبر هستی؟ جواب این هست که ما آنها را قبول داریم لیکن اله و ولد اللّه تعالیٰ برای ایشان نه می گوییم یهود می گویند که عزیر علیه السلام ولد اللّه تعالیٰ است ونصارا می گویند که عیسیٰ علیه السلام ولد اللّه تعالیٰ است ، و مشرکین عرب می گفتند که ملائیک دختران اللّه تعالیٰ اند و در آنها بعضی مردم عقیده داشتند ک فرزندان حقیقی اللّه تعالیٰ اند و بعضی عقیده داشتند که مانند ولد هستند یعنی اختیار برای ایشان داده است وسخن آنرا ضرور قبول می کند مانند که پدر سخن بچه نازدانه خویش را ضرور قبول می کند لفظ اتخذ دلالت می کند به متبنی ساختن پس در این آیت رد است به اتخاذ ولد به سه طریقه اول سبحانه دوم بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ سوم كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ قنوت به معنی عاجزی و ذلت کردن است -