وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ ﴿۱۱۵﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱۶﴾ مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۱۱۷﴾
و آنچه کنند از کار نیک پس هرگز محروم نمیشوند از پاداش آن و اللّه تعالی داناست بر حال متقیان ﴿۱۱۵﴾
هرآئينه کسانیکه کافر اند هرگز دفع نکند از ایشان مالهای ایشان و نه فرزندان ایشان از عذاب اللّه تعالی چیزی را و آن کسان اهل آتش اند ایشان در آن همیشه اند ﴿۱۱۶﴾
مثال مال که خرچ میکنند برای زندگانی دنیا مانند بادیست که باشد در آن ژاله سردی رسید کشت قومی را که ستم کردند بر خویشتن پس نابود ساحت آنرا و ستم نکرد بر ایشان اللّه تعالی و لیکن ایشان بر خویشتن ظلم می کنند ﴿۱۱۷﴾
[۱۱۵] خیر گرچه عام است برای صفات گذشته ولی در خیر این هم داخل است که بالای دین خرچ کند و در این اشاره به اصل چهارم است که بالای دین خرچ کردن ضروری است با وجود تقوی و ایمان (فَلَنْ يُكْفَرُوهُ) این از کفران ماخوذ است ناشکری و از پاداش محروم شدن (بِالْمُتَّقِينَ) آن کسانی که دارای این ده صفات موصوف اند اینها در المتقین مراد اند -
[۱۱۶] در این آیت ترس آخرت است - و مراد این است که با هر خیر و خصوصاً با خرچ کردن ایمان به کار است ، زیرا که در حالت کفر اموال و اولاد چیزی نفع نمی دهد -
[۱۱۷] مراد این است که اموال را برای مفادات دنیا خرچ می کنید برای اقتدار دنیا خرچ می کنید - یا مراد این است که با کفر و شرک صدقه می کنید ، پس اینها برباد است اشاره است که با خرچ اخلاص به کار است (صِرٌّ) به چیز بسیار سرد گفته می شود ژاله یا برف -