وَإِذَا سَمِعُوا ۲۶۴ الأنعام

قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾ مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۱۶﴾ وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾

بگو: یقیناً من میترسم اگر نافرمانی کنم حکم پروردگار خود را از عذاب روز بزرگ ﴿۱۵﴾
هرکه باز داشته شود عذاب از او در این روز پس یقیناً رحم کرده اللّه تعالٰی بر او و این کامیابی اشکار است ﴿۱۶﴾
و اگر برساند اللّه تعالی به تو تکلیف پس نیست دفع کننده آنرا به جز از اللّه تعالٰی و اگر برساند به تو خیری پس او بر همه چیز تواناست ﴿۱۷﴾
و اللّه تعالٰی غالب است بالا است از بندگان خود و او حکیم اگاه است ﴿۱۸﴾

[۱۵] در این جواب سوال سوم است سوال این است که در قبول نه کردن چه نقصان می آید؟ جواب باقل سوم است که ترس عذاب است (عَصَيْتُ رَبِّي) در اینجا مراد عصیان است با شرک کردن و خوف عذاب عظیم دلالت میکند به بودن گناه کبیره (يَوْمٍ عَظِيمٍ) نام از نام های روز قیامت است -
[۱۶] در این اشاره به عظمت عذاب است و در این فرمود که از آن عذاب نجات یافتن رحم اللّه تعالٰی است مانند سوره العمران آیت (۱۸۵) ودر سوره مومن آیت (۹) است -
[۱۷] این دلیل عقلی دیگر است که دفع کننده ضرر (مرض ، فقر وغیره) به جز از اللّه تعالی دیگری نیست و خیر دهنده (صحت ، مال برآورنده دیگر حاجات) به جز از اللّه تعالٰی دیگری نیست و این رد اشکار است بر آنهای که اولیاء مرده باشند یا به زندگان با امید نفع و نقصان یامددکن صدا میکنند وآن یقیناً شرک و کفر است - دراین آیت ردشرک فی التصرف است چنانچه در سوره یونس (۱۰۷) و سوره فاطر (۹) است (يَمْسَسْكَ) مس و ضر نکره دلالت میکند که اگرچه ضرر قلیل باشد یا کثیر باشد اسناد مس را به اللّه تعالٰی کرده است زیرا مشرکان عام مصیبت را از جانب اللّه تعالٰی میدانند - (إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ) در عبارت تقدیر است یعنی (وان یمسسک بخیر فیقدر علی اتمامه اوان اواراد لغیر فهوعلی کل شیء قدیر فیقدر علی منعه) در سوره یونس و ان یردک بخیر گفته است از سببی که پیش از فعل مس اراده اللّه تعالٰی میباشد پس در این سوره مقصد دلیل رد بر شرک فی التصرف است پس لفظ مس با تصرف مناسب است ودر سوره یونس مقصد اصلاح و پخته بودن عقیده است و با عقیده مناسبت اراده است -
[۱۸] این دلیل عقلی دیگر است (الْقَاهِرُ) آن غالب که هیچ وقت مغلوب نمیگردد و تنها نظام گرداننده است این معنی را سمعانی ذکر کرده است و همچنین در آیت (۶۱) این سوره است (فَوْقَ) لفظ از متشابهات است ، در این عقیده صلف صالحین این است که به معنی ظاهر حقیقی آن ایمان داریم و علم حقیقت آنرا به اللّه تعالٰی می سپاریم و تشبیه آنرا به مخلوق نمی کنیم و نه از این صفت انکار میکنیم - پس مراد اینست که این چنین فوقیت و بلندی که با شان اللّه تعالٰی مناسب است - و فوقیت او در بالای عرش است به سبب نصوص صریح و فوقیت اللّه تعالٰی در این سوره آیت (۶۱) و در سوره نحل آیت (۵۰) ذکر است -