يَعْتَذِرُونَ ۴۵۴ يونس

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾ قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶﴾

باز گردانیدیم شما را سکونت کنندگان در زمین پس از ایشان تا ببینیم (بطور امتحان) چگونه عمل میکنید ﴿ ۱۴ ﴾
و وقتیکه خوانده شود بر ایشان آیات ما واضح پس گویند آنهای که عقیده ندارند ملاقات مارا بیار قرآنی بجز این یا بدل کن او را بگو روا نبود مرا که بدل کنمش از جانب خود پیروی نمیکنم مگر آنچه وحی فرستاده شده بسوی من هرآئینه من میترسم اگر نافرمانی کنم رب خود را (به تبدیل کردن قرآن) از عذاب روز بزرگ ﴿ ۱۵ ﴾
بگو اگر خواستی اللّه تعالٰی نخواندمی قرآن بر شما و خبردار نکردی اللّه تعالٰی شما را به آن پس بدرستیکه سپری کرده ام در میان شما عمر بسیار پیش از این آیا پس عقل ندارید ﴿ ۱۶ ﴾

[۱۴] این آیت نیز در ترس دنیوی داخل است (كَيْفَ تَعْمَلُونَ) که یک مقصد خلق توحید است چنانچه در آیت (۵۶) سوره ذاریات است - و مقصد دوم طریقه بندگی به موافقت سنت است چنانچه در این آیت است -
[۱۵] این آیت نیز تنبیه به منکرین توحید است مطلب آنست که وقتیکه برای ایشان آیت های توحید بیان میگردد ایشان میگویند که قرآن خوب کتاب نصیحت است لیکن در هرجا رد بر شرک است این را دور کن باقی را قبول داریم (بَيِّنَاتٍ) که به وضاحت دلالت بر توحید میکند (غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ) فرق آنست که معنی غیر آنست که در بدل این قرآن کتاب دیگر بیاور و این را و این قرآن را بالکل دور کن و معنی تبدیل آنست که در آن ترمیم کن یعنی مسئله توحید را دور کن (قُلْ) این جواب اول مطالبه مشرکان است - مطلب آنست که من ترمیم کرده نمیتوانم پس تغیر را به طریقه اولی کرده نمیتوانم زیرا که این هردو کار سبب عذاب بزرگ است (إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ) این دلیل است که بغیر از وحی پیروی چیز دیگری جایز نیست (إِنْ عَصَيْتُ) مراد از عصیان تبدیل و تغیر است -
[۱۶] این جواب دوم مطالبه مشرکین است - حاصل این است که بیان این قرآن را من از جانب خود آغاز نکرده ام بیان آن از جانب من و تعلیم دادن آن به شما به اراده اللّه تعالی است (فَقَدْ لَبِثْتُ) مطلب اول آنست که الی عمر چهل سالگی من صدق و آمانت مرا می شناسید و همچنین میدانید که من امی هستم من چیزی را نه خوانده و نه نوشته ام پس چگونه این کتاب را از خود ساخته ام - مطلب دوم آنست که به شما اشکار است که در این چهل سال من هیچ نافرمانی اللّه تعالٰی را نکرده ام پس بعد از چهل سال چگونه گناه کنم - و این دلیل عصمت قبل النبوّة است - به حدیث صحیح ثابت است که به نبی صل اللّه وعلیه وسلم در سن چهل سالگی آغاز نبوت شده بود باز در مکه مکرمه سیزده سال و در مدینه منوره ده سال سپری کرد ودر سن شسصت و سه سالگی وفات کرد و در روایات که شصت سال ذکر است در آن کسر (سه) کرده است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>