يَعْتَذِرُونَ ۴۵۳ يونس

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۳﴾

و وقتیکه برسد به انسان رنجی پس میخواند ما را بر پهلوی خود یا نشسته یا ایستاده پس چون برداریم از او رنج او را میرود به شرک خود گویا هرگز نخوانده بود ما را به دفع کردن رنجی که به او رسیده بود چنین آراسته کرده شده مر مشرکان را آنچه میکنند ﴿ ۱۲ ﴾
و هرآئینه هلاک کردیم اقوام (قرنها را) را پیش از شما چون ظلم کردند و آمده بودند به ایشان پیغمبران ایشان به بیانات روشن و نبودند ایشان که ایمان آرند همچنین جزامیدهیم قوم مجرمان را ﴿ ۱۳ ﴾

[۱۲] در آیت گذشته طلب عذاب ایشان ذکر شد پس در این آیت ثابت میکند که ایشان در این طلب خود دروغگو اند از سببی که در حالت ضرورت باز دعای خیر میخواهند این تنبیه به منکرین است مطلب آنست که بعضی انسانها در حالت تکلیف صرف از اللّه تعالٰی مدد میخواهند و چون اللّه تعالٰی از ایشان مصیبت را دور کند باز بر شرک میروند چنین در آیت (۳۳) سوره روم و آیت (۵۱) سوره سجده است همچنین بعضی مومنان نیز در حالت تکلیف اللّه تعالٰی را یاد میکنند و توبه میکنند و چون مصیبت از آن دور شود پس آغاز بر گناه میکنند -
نکته: در این آیت به لِجَنْبِهِ از سببی آغاز کرده است که مصیبت آن بسیار میباشد پس دعای آن نیز بسیار میباشد - باز بعد از آن حال مرد نشسته است باز بعد از آن حال مرد ایستاده است (لِجَنْبِهِ) این متعلق به دَعَانَا است و زجاج گفته است که جائز است که این متعلق شود به الضر و سه حالت را ذکر کرد که انسان از این هر سه حالت خالی نمی باشد (مَرَّ) این به معنی استمرار است بر شرک (لِلْمُسْرِفِينَ) مراد از این مشرکان اند و به ایشان مشرکان از این سبب میگویند که ایشان برباد کرده اند نفس خود را در بندگی غیراللّه و مالهای خود را در تحریم و نذر غیراللّه (مراد از این اعمال مشرکانه است) -
[۱۳] در این آیت ترس دنیوی برای منکرین است ربط آن با پیش آنست که گاهی اللّه تعالٰی برای ایشان مهلت میدهد و دعاهای ایشان را اجابت میکند لیکن بعد از مهلت چنین میگیرد به هلاکت و عذاب از سبب شرک و انکار رسولان و باز دعاهای ایشان هرگز اجابت نمیگردد (وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ) این جمله حالیه است و بعد از آن فکذبوهم پنهان است (یعنی ایشان تکذیب رسولان را کردند) (وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا) این عطف بر ظلمو است یعنی از ایشان امید ایمان باقی نمانده بود (الْمُجْرِمِينَ) در این آیت ظلم و انکار از ایمان ذکر شد و این جرم عظیم است و در آیت پیش صرف شرک ذکر شده بود که آن اسراف است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>