ls

وَمَا أُبَرِّئُ ۵۴۹ يوسف

ارْجِعُوا إِلَى أَبِيكُمْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ ﴿۸۱﴾ وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۸۲﴾ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۸۳﴾ وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ ﴿۸۴﴾

باز روید بسوی پدر خود پس بگوئید ائ پدر ما هرآئينه پسر تو دزدی کرده است و گواهی نمیدهیم ما مگر به آنچه میدانیم و نیستم ما بر غیب دانندگان ﴿ ۸۱ ﴾
و بپرس از دهی که بودیم در آن و از کاروانی که آمدیم در آن و هرآئینه البته ما راست گویانیم ﴿ ۸۲ ﴾
گفت (پدر) بلکه آراسته است برای شما نفس شما خبری را پس صبر نیک (کار خوب است) امید است که اللّه تعالٰی بیارد پیش من ایشانرا همه یکجا هرآئينه او بر هر چیز دانا با حکمت است ﴿ ۸۳ ﴾
و روی بگردانید از ایشان های افسوس است بر یوسف و سفید شد چشم های او به سبب اندوه و او پُر شده از غم بود ﴿ ۸۴ ﴾

[۸۱] (إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ) این به اعتبار ظاهر و به گمان اغلب است این حکم بر اعتبار علامات است که آن از سامان برادر صواع را کشیدن بود (وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ) مراد از غیب حقیقت حال دزدی کردن است یا مراد از آن حال برادر است که او دزدی خواهد کرد و باز اسیر خواهد شد در غلامی - و در این آیت اشاره است که برای ظن غالب نیز در شرع علم گفته میشود - و همچنین گواهی دادن بر ظن غالب جایز است -
[۸۲] در این آیت برای اثبات صدق دو نوع شهادت را پیش میکنند - یکی پرسان کردن از اهل مصر و دیگر از اهل قافله (الْقَرْيَةَ) دراین مضاف مخذوف است یعنی اهل القریة و مراد از آن مصر است -
[۸۳] در اینجا نیز یعقوب عیله السلام قیاس کرد بر بار اولی ـ لیکن این قیاس موافق به واقعه نبود - و این دلیل بر اینست که انبیاء علیه السلام غیب را نمی دانند - (أَمْرًا) مراد از آن بنیامین را بردن و در تهمت دزدیدن باز داشتن است یا شهادت دزدیدن بر او در خیال نفس های شماست - در حقیقت او دزدی نکرده بود (عَسَى اللَّهُ) این امید یعقوب علیه السلام از سبب خواب یوسف علیه السلام بود این سخن یقینی بود - لیکن گاهی از یقین تعبیر شده میتواند به لفظ عَسَی -
[۸۴] در این آیت اظهار غم یعقوب علیه السلام بر یوسف علیه السلام است و حال اینست که در این هنگام غم بنیامین آمده بود و سبب آن اینست که با غم کوچک عادتاً غم بزرگ از سر میگردد - و سفید شدن چشم از سبب بسیار بودن اشک ها بود - از این لازم نمی گردد که او کور شده بود (يَا أَسَفَى) این شکوه به اللّه تعالٰی است به مخلوق نیست به قرینه تَوَلَّى عَنْهُمْ و به قرینه آیت (۸۶) و این به معنی یااللّه ارحم علی اسفٰی است (یااللّه رحم کن بر غم من) -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>