ls

وَمَا أُبَرِّئُ ۵۵۵ يوسف

وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿۱۰۵﴾ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ ﴿۱۰۶﴾ أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۱۰۷﴾

و بسا دلایل توحید اللّه تعالٰی است در آسمانها و زمین که هر وقت میگذرند بر آن و بازهم ایشان از آن روگردانند ﴿ ۱۰۵ ﴾
و ایمان ندارند اکثر مردم بر اللّه تعالٰی مگر در حالی که با او شریک نیز میگیرند ﴿ ۱۰۶ ﴾
آیا ایمن شده میتوانند از آنکه بیاید بر ایشان یک عذاب در گیرنده از جانب اللّه تعالٰی یا بیاید به ایشان قیامت ناگهان و ایشان آگاه نباشند ﴿ ۱۰۷ ﴾

[۱۰۵] در این آیت تنبیه به مشرکین است به اعراض کردن ایشان از دلایل توحید چنانچه اعراض میکنند از وحی رسول (يَمُرُّونَ) مراد از آن مشاهده کردن این چیز هاست -
[۱۰۶] در این آیت تنبیه است بر خلط کردن شرک با ایمان و این تفسیر اعراض است - و مطلب آیت اینست که بسیاری مردم اند که اقرار میکنند که اللّه تعالٰی خالق و مالک است و گاهی در مصیبت ها از او امداد نیز میخواهند و دعاها میخواهند و گاهی عبادت های دیگر نیز میکنند و باز نیز عقیده شرک دارند - و کارهای شرک میکنند یعنی بجز از اللّه تعالٰی دیگران را نیز کارساز و مددگار میدانند و عالم الغیب میدانند و از آنها غایبانه مدد میخواهند و به نام های آنها نذرها و نیاز میکنند - پس این مردم بدرستیکه مشرکان اند - و این ایمان ایشان از سبب شرک برباد است و این آیت صریح است که وقتیکه با ایمان عقیده شرک خلط شود پس این ایمان برباد میشود از این سبب که صرف با این اقرار به او مومن گفته شده نمی تواند بلکه مشرک میباشد و ابن کثیر نوشته است که در این عمل ریاء و بر بازو خود بسته کردن تار و قسم بر غیراللّه نیز شامل است -
[۱۰۷] چون در دو آیت پیش اعراض و شرک ذکر شد اینها سبب عذاب اند - و در این آیت تخویف را با عذاب ذکر میکند پس چنان شد که در آیت پیش سبب ذکر شد و در این آیت مسبب را ذکر میکند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>