ls

وَمَا أُبَرِّئُ ۵۵۷ يوسف

حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۱۰﴾ لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۱۱﴾

(برای کافران پیش مهلت داده بودیم) تا انگاه که نا امید شدند رسولان (از ایمان آوردن قوم) و گمان بردند که بدرستیکه از ایشان خطای شده است پس بیامد با ایشان مدد ما پس نجات داده شد هر که را خواستیم و رد کرده نمی شود عذاب ما از قوم مجرمان ﴿ ۱۱۰ ﴾
هرآئينه هست در بیان حال ایشان پند بزرگی برای صاحبان خرد تمام را ، نیست این قرآن سخنی از خود ساخته شده لیکن (نازل کرده شده است) برای تصدیق آن کتابهای که پیش از او است و وضاحت کننده هر خبرضروری و هدایت و رحمت است به قومی که ایمان می آورند ﴿ ۱۱۱ ﴾

[۱۱۰] در این آیت تسلیت است به رسولان بر نصرت اللّه تعالٰی بعد از ذکر کردن دعوت ایشان و صداقت ایشان در این آیت بسیار احتمالات است - احتمالات در حتٰی اینست: که حتٰی متعلق است بر ماارسلنا - دوم اینکه متعلق است بر مقدر یعنی راخیٰ نصرُهُم حتٰی - سوم اینکه حتٰی ابتدائیه است -
احتمالات در استیاس اینست: (۱) قریب به نومیدی شدند (۲) نومید شدند از ایمان آوردن قوم - (۳) و الزام المخاطب بمالا یلتزم به طور محبت - احتمالات در معنی ظنوا اینست: (۱) به معنی یقین (۲) به معنی گمان اغلب (۳) به معنی خطرات قلبیه یعی در دل بی اختیار گذشتن -
احتمالات در ضمیر ظنوا اینست: (۱) به مکذبین راجع است (۲) به پیروان راجع است (۳) به هر دو یکجا راجع است (۴) به رسولان راجع است -
و به نسبت این رسولان احتمالات : (۱) ظن بی اختیار آمدن (۲) الزام المخاطب بمالا یلتزم به طریقه محبت (۳) قریب شد که گمان میکرد -
احتمالات درکذبوا: (۱) صیغه مجهول مجرد (۲) صیغه معلوم مجرد (۳) مجهول مزید مشدد (۳) معلوم مزید مشدد - در قرائت ما معلوم مخفف است -
احتمالات در ضمیر کذبوا مخفف: (۱) مکذبین (۲) تابعداران (۳) هر دو گروه (۴) رسولان -
احتمالات در ضمیر مخفف کذبوا برای رسولان: (۱) به معنی خطا و سهوه شدن در طریقه تبلیغ (۲) مخفف به معنی مشدد است (۳) کذب از جانب اللّه تعالٰی با احتمالات گذشته پس این همه (۲۷) احتمالات شد - خازن گفته است که ظن به معنی کردن گمان اختیاری است و نسبت به انبیاء علیه السلام و معنی كُذِبُوا که از جانب اللّه تعالٰی کذب گفته شده است و خلاف وعده کرده شده است این توجیه غلط است این چنان یک شخص مسلمان عام کرده نمی تواند پس شان انبیاء علیه السلام که بسیار بلند است و این توجیهات که گذشت اکثر آنها را خازن در تفسیر خود جمع کرده است -
[۱۱۱] در این آیت اثبات صذق قرآن است به همراه پنج وجوهات: وجه اولی اینست - که این واقعه راستین یوسف علیه السلام و برادران آنها دلیل بر صدق قرآن است - و وجه دوم اینست که این تصدیق کننده کتابهای پیش است از سببی که در آن کتابها نیز این قصه به همین طریقه ذکر است - وجه سوم اینست که در این بیان همه عقیده های ضروری و احکام است و چهارم اینکه در این هدایت است یعنی بیان است با دلایل - و پنجم اینکه رحمت برای مومنان است یعنی از سبب ایمان آوردن بر این کتاب رحمت های اللّه تعالٰی نازل میگردد یا مراد از رحمت تثبت و محکم شدن است - مانند که در آیت (۸) سوره العمران ذکر است - (عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ) بعضی از عبرت ها اینست که ننیجه صبر در مصائیب سلامتی و کرامات است و نتیجه مکرها و حسد پشیمانی ، رسوائی و ذلت است - و همچنین او ذاتی که قادر بود بر بیرون آوردن یوسف علیه السلام وباز از زندان و برایش پادشاهی داد و برادران و پدرش را با او یکجا کرد قادر است که برای محمد صل اللّه وعلیه وسلم نیز کامیابی و نصرت بدهد -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>