sudo
لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۱۸﴾ أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۹﴾ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ ﴿۲۰﴾ وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿۲۱﴾ وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿۲۲﴾
مر آنهای را که قبول کردند سخن پروردگار خود را حال نیک است و آنهای که قبول ندارند سخن پروردگار خود را اگر باشد ایشانرا آنچه در زمین است همه و مانند آن همراه آن البته دهند آنرا در بدل جرم خود این کسان ایشانر است بد حساب و جای رفتن ایشان جهنم است و آن بد جایگاهی است تیار شده ﴿ ۱۸ ﴾
آیا پس کسیکه یقین دارد که آنچه نازل شده بسوی تو از جانب پروردگار تو حق است مانند کسی باشد که او نابینا است (از حق) هرآئينه پند را قبول میکنند صاحبان عقل صاف ﴿ ۱۹ ﴾
اینها کسانی اند که تمام میکنند عهد اللّه تعالٰی را و نمی شکنند عهد محکم را ﴿ ۲۰ ﴾
و اینها کسانی اند که می پیوندند آنچه اللّه تعالٰی حکم کرده است به پیوند آن و می ترسند از پروردگار خود و می ترسند از حساب بد ﴿ ۲۱ ﴾
و اینها کسانی اند که صبر کرده اند برای طلب روی پروردگار خود و برپا داشتند نماز را و خرچ کردند از آنچه که دادیم به ایشان پنهان و اشکارا و دفع میکنند به نیکویي بدی را این کسان ایشان راست انجام نیکو سرای آخرت ﴿ ۲۲ ﴾
[۱۸] در این آیت ذکر فریقین است که با دعوت پیدا میشوند که اهل حق و اهل باطل اند به طریقه مقابله برای اهل حق بشارت است و برای اهل باطل تخویف اخروی است (سُوءُ الْحِسَابِ) اینست که مناقشه کرده شود و از هر ذره ذره پرسان شود و هیچ جرم آنرا معاف نمی کند -
[۱۹] در این آیت نیز مقابله فریقین ذکر است یک فریق آنست که بر حقانیت قرآن و توحید علم و یقین دارد و ایشان در استجابوا داخل اند و قریق دوم آنهای اند که از توحید و قرآن جاهل اند و برای آنها اعمیٰ گفته است و آنها اهل لم یستجیبوا اند و در این آیت از ده صفات اهل حق صفت اولی ذکر شده است که آن اولواالباب است -
[۲۰]
در این آیت دو صفات اهل حق ذکر شده است و از عهد اللّه تعالٰی توحید اللّه تعالٰی و همه اوامر و نواهی مراد است و این عهد به دلایل عقلی و نقلی محکم شده است از این سبب برایش میثاق گفته میشود پس عهد و میثاق یک چیز است یکی صفت ثبوتی است ودیگری صفت سلبی است یا مراد از عهداللّه عهود الٰهیه است و مراد از المیثاق عهود بندگان است -
[۲۱] در این سه صفات اهل حق ذکر شده است تشریح صفت اول در سوره بقره گذشته است فرق بین خشیت و خوف آنست که خشیت اکثر در مقام تعظیم استعمال میگردد با بودن علم به حال مخشی عنه و خوف عام است که اگر تعظیم با او باشد یا نباشد از این سبب گاهی خوف از اللّه تعالٰی میباشد و ایمان نمی باشد مانند خوف ابلیس در غزوه بدر و همچنین گاهی خوف از غیراللّه نیز میباشد به طور طبعی و خشیت خاص به اللّه تعالٰی است -
[۲۲] در این آیت چهار صفات اهل حق را ذکر کرده است (صَبَرُوا) صبر به سه نوع است صبر بر مصیبت ها و امراض و صبر کردن بر طاعات وصبر از حرام و گناهان (ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ) با این خارج است آن صبری که برای مقصدی باشد که مردم به او صابر بگویند یا برای اینکه مردم بر او عیب جویي نکنند یا برای اینکه دشمنان بر او خوش نگردند این نیز صبر است لیکن اجر بر آن حاصل نمی شود (وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ) یک معنی اینست که دفع میکند به بیان توحید و سنت شرک و بدعت را - معنی دوم اینست که دفع میکند به صبر و اخلاق نیکو بد اخلاقی جاهلان را - معنی سوم اینست که دفع میکنند به توبه کردن گناهان را -