رُبَمَا ۵۹۲ الحجر
رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۲﴾ ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾ وَمَا أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿۴﴾ مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ ﴿۵﴾ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ ﴿۶﴾ لَوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۷﴾ مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُنْظَرِينَ ﴿۸﴾ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۰﴾
بسا بود که ارمان کنند کافران کاشکی قبول میکردند توحید را ﴿ ۲ ﴾
بگذار ایشانرا تا بخورند و لذت دنیا را بچشند و غافل کرده ایشانرا امیدها پس زود آنها خواهند دانست ﴿ ۳ ﴾
و هلاک نکردیم ما هیچ قریه را مگر برای او نوشته است مقرر ﴿ ۴ ﴾
سبقت کرده نمی تواند هیچ قومی از وقت مقرر خود و نه پس شده میتواند ﴿ ۵ ﴾
و ایشان میگویند ائ چنان مردی که نازل شده است بر آن وحی (درگمان خود) هرآئينه تو دیوانه ئی ﴿ ۶ ﴾
چرا نمی آری پیش ما ملائیک را اگر هستی از راست گویان ﴿ ۷ ﴾
نازل نمی کنیم ملائيک را مگر همراه عذاب و نباشند آنگاه مهلت داده شده ﴿ ۸ ﴾
هرآئينه ما نازل کردیم وحی را و هرآئينه ما او را نگهبانیم
﴿ ۹ ﴾
و هرآئينه فرستادیم پیش از تو (رسولان) در فرقه های پیشینیان ﴿ ۱۰ ﴾
[۲] در این آیت ذکر توحید است که مشرکان در وقت عذاب ارمان قبول توحید و قبول کردن قرآن را میکنند -
[۳] در این آیت تنبیه به محبت دنیا است که آن خوردنی ها و دیگر لذت های دنیا است و تنبیه بر غفلت از توحید است به سبب امید ها و این اسباب انکار است و در حدیث مرفوع نقل است که چهار چیز سبب بد بختی است اول خشک شدن چشم دوم سخت شدن دل و سوم دراز شدن امید ها و چهارم حرص دنیا -
[۵-۴] در این آیت تخویف دنیوی است که عذاب در وقت مقرره می آید یعنی اگرچه برای ایشان مهلت داده شده است برای خوردن و لذت ها لیکن زود است که بر ایشان عذاب می آید لیکن برای او اجل مقرر است و این دعوی سوره است -
[۶] در این تنبیه به استهزاء کردن بر رسول است (نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ) یعنی به دعویٰ تو و این معطوف بر آیت (۳) است و صفات قبیحه منکرین را ذکر میکند -
[۷] در این آیت از رسول طلب آوردن ملائيک است برای دادن شهادت بر صدق نبی صل اللّه وعلیه وسلم یا برای کمک کردن چنانچه فرعون نیز از موسیٰ علیه السلام این مطالبه را کرده بود آیت (۵۳) سوره زخرف -
[۸] در این جواب سوال گذشته است - و مراد از حَقُ عذاب است یا وحی است -
[۹] در این آیت جواب اعتراض اولی است (إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ) و صدق قرآن است و تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است بر حفاظت قرآن کریم در مقابله اعتراضات عنادیان - و صدق قرآن دلیل است که نبی مجنون نیست و حفاظت الفاظ و معانی از تغیر و تبدیل و تحریف در این آیت واضح است -و این بداهة معلوم است که به صدها سالها گذشته و دشمنان قرآن نیز بی شمار اند و تحریف ها نیز لفظاً و به معنی کرده اند لیکن آن تحریف ها کار نداده اند و اللّه تعالٰی چنین بندگان را در هر زمانه آفریده اند که ازاله تحریف را میکنند و شاهد این یک قصه است که قرطبی در تفسیر این آیت ذکر کرده است بلکه اللّه تعالی حفاظت احادیث نبی صل اللّه وعلیه وسلم را نیز کرده است از سببی که آن نیز ذکر مُنَزِِل است صحیح ضعیف و موضوعی آنها را علماء حق به تفصیل اشکار کرده اند واین آیت رد صریح بر شیعگان است که آنها این قرآن را محرّف میدانند کتاب های آنها بر این گواه است -
[۱۱-۱۰] در این هر دو آیت نیز تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است برصبر کردن بر استهزاء عنادیان که بر انبیاء گذشته استهزاء شده است (أَرْسَلْنَا) مفعول حذف است یعنی رُِِسُلاً (شِيَعِ) جمع شیعة است آن گروهی است که پیروی کسی را میکند اگر نیک باشد یا بد باشد -