سُبْحَانَ الَّذِي ۶۸۷ الکهف

قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾ وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿۲۷﴾

بگو اللّه تعالٰی داناتر است به مدتی که ایشان در آن درنگ کردند خاص اللّّه تعالٰی راست علم اخبار پنهانی آسمانها و زمین او خوب بیناست و خوب شنواست نیست ایشان را به جز اللّه تعالٰی کسی مددگار و نه حصه میدهد اللّّه تعالٰی در اختیارات خود هیچ کس را ﴿۲۶﴾
بخوان آنچه وحی شده بسوی تو از کتاب پروردگار تو نیست تبدیل کننده کلمات او را و هرگز نیابی بجز اللّه تعالٰی پناهگاهی ﴿۲۷﴾

[۲۶] در این آیت اول تفریع بر واقعه اصحاب کهف است و در این آیت پنج جمله توحید است (بِمَا لَبِثُوا) مراد از این آن لبث است که بعد از بیدار شدن اصحاب کهف الی مرگ ایشان است این اعتراض شده نمیتواند که اللّه تعالٰی اول عدد لبث را ذکر کرد باز این قول (قل اللّه اعلم) را برای رد آن به چه جهت ذکر میکند (أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ) یک معنی اینست که ضمیر بِهِ به وحی راجع است یعنی بدان وحی اللّه تعالٰی را باز بشنوان مردمان دیگر را - معنی دوم اینست که این صیغه های تعجب است یعنی اللّه تعالٰی خوب شنوا و خوب بیناست (وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا) مراد از حکمه حکم تکوینی (چلانیدن انتظام عالم) و حکم تشریعی هردو است و در این جمله رد بر شرک عطائیی است یعنی کسی که میگوید که فلان را اللّه تعالٰی در اختیار و تصرف خود حصه داده است مانند که مشرکان عام این چنین میگویند در این آیت رد بر آنها است و این چنین در آیت (۴۵) سوره زخرف نیز ذکر است -
[۲۷] در این آیت تفریع دوم است و ادب دیگر است یعنی تشویق کردن بر تبلیغ قرآن (لِكَلِمَاتِهِ) مراد از این همه قرآن است و همچنین اشاره به آن کلماتی است که در آیت گذشته است و مانند این در آیت (۱۱۵) سوره انعام است (وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا) در این رد بر شرک فی التصرف است و در این تخویف برای کسی است که قرآن را ترک میکند -