قَالَ أَلَمْ ۷۲۶ مریم

وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴿۶۴﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ﴿۶۵﴾ وَيَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا ﴿۶۶﴾ أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا ﴿۶۷﴾ فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ﴿۶۸﴾

و (میگویند ملائيک) فرود نمی آئیم مگر به حکم پروردگار تو در اختیار اوست آنچه پیش روی ماست و آنچه در پس ماست و آنچه در بین اینهاست و نیست پروردگار تو فراموش کار ﴿۶۴﴾
پروردگار آسمانها و زمین است و آنچه در میان هر دو است پس خاص پرستش کن او را و استوار باش بر بندگی او آیا میدانی برای او همنامی (هم صفت) ﴿۶۵﴾
و میگوید انسان (کافر) آیا چون بمیرم البته ضرور زود بیرون آورده خواهم شد زنده ﴿۶۶﴾
آیا یاد نیست این انسان را که هرآئينه ما آفریدیم او را پیش از این و نبود او هیچ چیزی ﴿۶۷﴾
پس قسم است بر پروردگار تو که هرآئينه یکجا می کنیم ایشان و شیاطین را باز هرآئينه حاضر میسازیم ایشان را گرداگرد جهنم به زانو درآفتاده ﴿۶۸﴾

[۶۵،۶۴] در این دو آیت باب دوم سوره است در این بیان عجز ملائيک است و احتیاج ایشان را در تمام حالات ذکر میکند حتی که برای فرود آمدن به زمین محتاج اللّه تعالٰی اند و رد شرک فی العباده را کرده است و اشاره است بر رد مشرکین بالملائیک - این آیت حکایت است از قول جبرائيل علیه السلام که نبی صل اللّه وعلیه وسلم برایش گفته بود (مایمنعک ان تزورنا اکثر مما تزورنا) پس این آیت نازل شد - و ربط آیت این است که این کلام گذشته صادق است زیرا جبرائیل او را آورده است به امر اللّه تعالٰی (لَهُ) یعنی برای اللّه تعالٰی تصرف و علم همه این حالات است مراد از (مَا بَيْنَ أَيْدِينَا) حالات دنیا است و مراد از (وَمَا خَلْفَنَا) حالات اخرت است (وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ) میان هر دو صور مراد است (سَمِيًّا) ابن کثیر به روایت ابن عباس رضی اللّه عنهما نوشته است که به جز از اللّه تعالٰی هیچ کسی به رحمان مسمیٰ شده نمیتواند و باز تفریع توحید فی العبادة است بر اثبات توحید ربوبیت -
[۶۶] از این آیت الی اخیر سوره باب سوم است در این شش زجرها است - زجر اول به انکار بعث بعدالموت در آیت های (۶۷،۶۶) باز تخویف اخروی است از آیت (۶۸) الی آیت (۷۱) باز بشارت است در آیت (۷۲) و دوم زجر بر استکبار بالدنیا است در مقابله قرآن در آیت (۷۳) باز تخویف دنیوی است در آیت های (۷۵،۷۴) باز بشارت است در آیت (۷۶) و زجر سوم بر دعوی عزت از سبب شرک در آیت های (۷۸،۷۷) و تخویف اخروی در (۸۰،۷۹) و زجر چهارم بر اتخاذ اله باطله برای نصرت و عزت در (۸۱) و تخویف در (۸۲) و زجر پنجم براتباع شیطان در (۸۴،۸۳) باز بشارت در (۸۵) و تخویف در (۸۶) و رد شفاعت قهریه در (۸۷) و زجر ششم بر اتخاذ ولد از (۸۸) الی (۹۲) باز دعوی سوره در (۹۵،۹۴،۹۳) باز بشارت است در (۹۶) و باز ترغیب الی القرآن است در (۹۷) و تخویف دنیوی است در (۹۸) - در این آیت (۶۶) زجر بر انکار بعث بعدالموت است - واستفهام انکاری است ربط این است که از ابتداء سوره رد بر شرک مشرکان بود با ذکر حالات انبیاء و ملائيک پس حالا رد میکند بر عقیده دیگر مشرکان که انکار از بعث بعدالموت است -
[۶۷] در این رد است بر منکرین بعث و اثبات بعث است به دلیل زندگی اولی و مانند این در آیت (۲۹) سوره اعراف و آیت (۷۹) سوره یٰس نیز موجود است -
[۶۸] در این قسم است بر اثبات حشر و باز تخویف اخروی است و قسم کردن اللّه تعالٰی بر ذات خود برای اثبات قیامت در قرآن کریم چهار بار ذکر است یک بار در سوره یونس (۵۳) باردوم در سوره سبا(۳) بار سوم سوره تغابن (۷) و بار چهارم اینجا (وَالشَّيَاطِينَ) به انسی و جنی هر دو شامل است (جِثِيًّا) بر زانو ها می نشینند از جهت بسیار هیبت یا از این سبب که ایشان در دنیا برای معبودان خود این چنین افتاده می بودند یا جِثِيًّا به معنی جماعات است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>