قَالَ أَلَمْ ۷۲۷ مریم
ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا ﴿۶۹﴾ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا ﴿۷۰﴾ وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا ﴿۷۱﴾ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا ﴿۷۲﴾ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا ﴿۷۳﴾ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا ﴿۷۴﴾
باز برکشیم از هر گروه که کدام یکی از ایشان سخت تر بود بر رحمان در نافرمانی ﴿۶۹﴾
باز ما داناتریم برکسانی که ایشان مستحق تر اند برای به درآمدن جهنم ﴿۷۰﴾
و نیست از شما هیچ کسی مگر میرود به جهنم هست بر پرودگار تو ضروری فیصله شده ﴿۷۱﴾
باز نجات میدهیم کسانی را که از شرک خود را نگهداشتند و میگذاریم ظالمان را در آن به زانو در آفتاده ﴿۷۲﴾
و چون خوانده شود بر ایشان آیات ما صاف صاف بیان کننده میگویند کسانیکه کافر اند در باره مومنان که کدام یک از این دو گروه بهتر است از روی مقام و نیکوتر است از حیث مجلس ﴿۷۳﴾
و بسی هلاک کردیم پیش از ایشان قوم های یک زمانه را که ایشان بهتر بودند از حیث سامان و صورت ﴿۷۴﴾
[۶۹] این نیز در تخویف اخروی داخل است و مراد از (أَيُّهُمْ أَشَدُّ) بزرگ و امام کافران است (شِيعَةٍ) آن گروه که در مسلک خود تابع و مقلد دیگری باشد اگر نیک باشد یا بد باشد در اینجا ناخلف مراد است و در أَيُّهُمْ أَشَدُّ آن سرکش مراد است که ایشان تقلید آنرا کرده بودند -
[۷۰] این نیز در تخویف اخروی داخل است و مراد از آن اهل شرک اند اگر خوردان باشند یا بزرگان باشند -
[۷۲،۷۱] این نیز تخویف اخروی است (وَارِدُهَا) در این توجیهات است ، توجیه اول اینست که ورود به معنی دخول است یعنی هر مشرک و مومن به جهنم داخل خواهد شد مومن صرف برای سیر و کافر برای عذاب باز در آیت (۷۲) تفصیل آن است نجات مومنان ، و خلود ظالمان ، توجیه دوم این است که وردو به معنی گذشتن بر آن است یعنی همه شما از بالای جهنم میگذرید ، توجیه سوم این است که خطاب منکم صرف برای کافران است و ورود به معنی دخول است و ثُمَّ برای تعقیب ذکری است - توجیه چهارم ورود به معنی اطلاع و قرب است یعنی همه شما از جهنم خبر میشوید (الَّذِينَ اتَّقَوْا) پیش نیز گذشت در آیت (۶۳) که جنت را به تقویٰ میدهد -
[۷۳] در این آیت زجر دوم است بر استکبار بالدنیا در مقابله قرآن - یعنی قرآن خوانده میشود ایشان بر چیزهای دنیا و بر مکان های بزرگ دنیا و مجلس زیبا تکبر میکنند و ترقی دنیا را برای حقانیت خود دلیل میگیرند -
[۷۴] در این تخویف دنیوی است که بر دنیا تکبر چرا میکنید زیرا که بسیار اهل دنیا و مشرکان هلاک شده اند (أَثَاثًا) سامان های خانه و مجلس ، و به اموال زیاد نیز گفته میشود -