قَالَ أَلَمْ ۷۳۰ مریم
لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا ﴿۸۷﴾ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا ﴿۸۸﴾ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا ﴿۸۹﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا ﴿۹۰﴾ أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا ﴿۹۱﴾ وَمَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا ﴿۹۲﴾ إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا ﴿۹۳﴾ لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا ﴿۹۴﴾
نتوانند سفارش مگر کسیکه گرفته است از نزد رحمان وعده ﴿۸۷﴾
و میگویند گرفته است رحمان برای خود پسر ﴿۸۸﴾
هرآئينه آمدید به سخن ثقیل ﴿۸۹﴾
نزدیک است که آسمانها بشگافند از این جهت و چاک شود زمین و بیفتد کوها منهدم گشته ﴿۹۰﴾
برای اینکه میخوانند برای رحمان ولد ﴿۹۱﴾
و نمی شاید رحمان را بگیرد ولد ﴿۹۲﴾
نیست هرکه است در آسمانها و زمین مگر میاید به رحمان بندگی کننده ﴿۹۳﴾
هرآئينه احاطه کرده است ایشان را (در قدرت و علم) و شمرده است ایشان را شمردنی ﴿۹۴﴾
[۸۷] در این آیت رد بر شفاعت قهریه است و در این آیت بسیار توجیهات است توجیه اول این است که اختیار ندارند این مجرمان شفاعت کردن هیچ کسی را لیکن کسیکه حاصل کرده است عهد توحید را ایشان شفاعت کرده میتوانند در این توجیه ضمیر لایملکون به مجرمان راجع است و استثناء منقطع است - توجیه دوم این است که اختیار ندارد هیچ کسی شفاعت کسی دیگری را مگر کسیکه موحد باشد ، در این توجیه ضمیر لایملکون عام است به اله باطله و مجرمین و به متقیان همه از سببی که پیش هر دو ذکر است و استثناء متصل است - و توجیه سوم این است که اختیار ندارند این متقیان شفاعت کردن هیچ کسی را مگر برای کسیکه موحد باشد ، در این توجیه ضمیر لایملکون به متقیان راجع است - و در مَن حرف لام پنهان است و مراد از عَهْدًا به توجیه اول اذن است و در توجیهات بعدی مراد توحید است -
[۹۱،۹۰،۸۹،۸۸] در این زجر ششم است به نسبت کردن ولد به اللّه تعالٰی را و قباحت زیاد این عقیده را ذکر کرده است اول اینکه (إِدًّا) به معنی بسیار قبیح یا بسیار سنگین است دوم اثر قبیح این بر آسمانها و زمین و کوها است مراد از این فنا این چیزها و قایم کردن قیامت است لیکن فنا نشده اند زیرا که سبب بقاء کلمه توحید است که او در عالم است - در حدیث آمده است که قیامت قایم نمی شود تا وقتیکه در زمین کلمه توحید گفته میشود - و در آیت اشاره است که شرک سبب فساد و تباهی است (أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَنِ وَلَدًا) معنی دوم آن است یکی اینکه دعوا به معنی نسبت کردن است یعنی که ایشان نسبت ولد را برای رحمان میکنند - معنی دوم این است رامدد میگویند ولد را که نسبت او را به اللّه تعالٰی میکنند - و در حدیث صحیح آمده است که نسبت کردن ولد به اللّه تعالٰی دشنام دادن به او است -
[۹۲] لفظ (مَا يَنْبَغِي) در ناجایز اشکار استعمال میگردد چنانچه لفظ يَنْبَغِي در لازم اشکار مستعمل میگردد -
[۹۳] در این آیت علت مَا يَنْبَغِي ذکر میگردد و در این آیت دعوی سوره نیز است که همه انبیاء و اولیاء اللّه به اللّه تعالٰی عبدیت کننده اند و عبد که ولد شده نمی تواند مراد از (آتِي) در دنیا است یا در قیامت است لیکن توجیه اول بهتر است -
[۹۴] این اشاره است که این همه در قدرت و علم اللّه تعالٰی احاطه اند و بر جزئیات ایشان نیز علم دارد -