وَقَالَ الَّذِينَ ۹۰۶ الشعراء
وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾
و هرآئينه ایشان میگویند آنچه نمی کنند ﴿۲۲۶﴾
مگر کسانی که ایمان آورده اند و کرده اند اعمال نیکو (در پیروی سنت) و یاد میکنند اللّه تعالٰی را بسیار و انتقام گرفتند بعد از آن که بر ایشان ظلم کرده شده و زود خواهند دانست کسانی که ظلم کرده اند که به کدام پهلو میگردند ﴿۲۲۷﴾
[۲۲۶] در این طریقه سوم جواب است که قول و عمل شاعران مختلف میباشد - شعرهای محبت رسول را میگویند و سیرت و صورت آن خلاف او میباشد برای مردم دیگر ترغیب اعمال نیک و سخاوت وغیره میدهد و خودش بر آن عمل نمیکند - و قول و عمل این نبی و همراهان بکلی یکسان است -
[۲۲۷] چون در شاعران مومنان صحیح نیز اند مانند در صحابه کرام حسان بن ثابت رضی اللّه عنه و دیگران هم ، از این سبب استثناء او را میکند و چهار صفات را ذکر میکند ایمان ، عمل صالح ، ذکر کثیر ، بدل و انتقام گرفتن ، یعنی در اشعار ایشان ترغیب به ایمان و عمل صالح میباشد و مشتمل بر ثنا و حمد اللّه تعالٰی میباشد و چون شاعران کفار هجو نبی صل اللّه وعلیه وسلم یا از مسلمانان یا از اسلام را میکنند ایشان برای انتصار اشعار جوابی را در مقابل هجو ایشان میگویند زیرا این نیز یک نوع جهاد باللسان است زیرا مشهور است که زخم تیر شفا می یابد ولی زخم زبان باقی میماند و در اخیر سوره تخویف شدید است برای شاعران ظالمان و منکرین دیگر در (سَيَعْلَمُ) تهدید است در (الَّذِينَ ظَلَمُوا) تعمیم است در (أَيَّ) ابهام است در (مُنْقَلَبٍ) به نعمات و انقلاب خوشنودی آنها اشاره است که اینها به اندوه تبدیل خواهد شد از سببی که لفظ مرجع اکثر برای برگشتن به حال اولی گفته میشود و لفظ مُنْقَلَبٍ برگشتن به حال بد است در (يَنْقَلِبُونَ) اشاره برای تجدُّد انقلاب است که حالت آن به فساد و خرابی نو نو تبدیل میگردد -