وَقَالَ الَّذِينَ ۹۲۲ النمل

قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۶﴾ قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَنْ مَعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿۴۷﴾ وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿۴۸﴾ قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۴۹﴾ وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۵۰﴾

گفت صالح علیه السلام ائ قوم من چرا به شتاب میطلبید عذاب را پیش از آوردن ایمان چرا آمرزش نمی خواهید از اللّه تعالٰی تا برشما رحم کرده شود ﴿۴۶﴾
گفتند حالت منحوس آمد بر ما از جهت تو و از جهت کسانی که همراهان تو اند گفت او حالت منحوس تان از نزد اللّه تعالٰی است بلکه شما قومی هستید که امتحان کرده میشوید ﴿۴۷﴾
و بودند در شهر نه نفر که ویرانی میکردند در ملک و نبودند اصلاح کنندگان ﴿۴۸﴾
گفتند ایشان قسم خورید بر اللّه تعالٰی هرآئينه شب حمله کنیم بر او و بر اهل او باز هرآئينه میگوئیم وارث او را که حاضر نشدیم ما به قتل کردن اهل او و هرآئينه ما راستگویانیم ﴿۴۹﴾
و فریب ساختند ایشان فریب و تدبیر کردیم ما تدبیر و ایشان نمی دانستند ﴿۵۰﴾

[۴۶] چون عذاب ها مختلف از جهت کفر و شرک بر ایشان آمد قحط ، خشک سالی ، امراض و غیره ایشان نسبت آنرا به صالح علیه السلام میکردند که این حالت بد از سبب نحوست توست یعنی به این سبب که تو تصرفات اولیاء و بزرگان را قبول نداری او برای ایشان جواب داد جواب این است که این حالت بد شما عذاب از جانب اللّه تعالٰی بر شما از سبب اعمال بد تان است - حکمت ها این است (۱) عقیده طیره عقیده جاهلان و مشرکان است تفصیل طیره را ابن کثیر نوشته است (۲) حالات بد از سبب اعمال بد است (۳) سزای بعضی اعمال در دنیا داده میشود -
[۴۷] چون عذاب های مختلف از جهت کفر و شرک بر ایشان آمد قحط ، خشک سالی ، امراض وغیره ایشان نسبت آنرا به صالح علیه السلام میکردند که این حالت بد از سبب نحوست توست یعنی به این سبب که تو تصرفات اولیاء و بزرگان را قبول نداری او برای ایشان جواب داد جواب این است که این حالت بد شما عذاب از جانب اللّه تعالٰی بر شما از سبب اعمال بد تان است - حکمت ها این است (۱) عقیده طیره عقیده جاهلان و مشرکان است تفصیل طیره را ابن کثیر نوشته است (۲) حالات بد از جهت اعمال بد است (۳) سزا به بعضی اعمال در دنیا داده میشود -
[۴۸] (رَهْطٍ) نام جمع است در ایشان از هر یک شخص بسیار پیروان بود از این سبب رَهْطٍ برایش گفت (يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ) فساد ایشان بر انواع بسیار بود (۱) دعوت دادن به شرک (۲) از اطاعت صالح علیه السلام منع کردن (۳) تفتیش کردن عیب های مردم (۴) روپیه و اشرفی را به سود دادن و کردن دیگر گناهان (وَلَا يُصْلِحُونَ) دراین رد بر زعم آنها است که ایشان به فساد خود اصلاح میگفتند - حکمت ها این است (۱) در مقابله حق پرستان همیشه مفسدان میباشند (۲) پیروان مفسدان زیاد میباشند و از حق پرستان کم میباشند -
[۴۹] این نمونه فساد کردن آنهاست بعنی برای قتل صالح علیه السلام تدبیر ساختن و در قسم ها حیله و فریب کردن (تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ) این صیغه فعل ماضی است از باب تفاعل و این حال است معنی اینکه ایشان گفتند در حالیکه قسم خوردند در میان خود - یا این صیغه امر از باب تفاعل است معنی این است ایشان به یکی دیگری گفتند قسم خورید به اللّه تعالٰی حاصل اینکه ایشان عزم کردند که بر صالح علیه السلام و اهل او شب حمله کنیم و قتل کنیمش باز که متولی (وارث) او بالای ما دعویٰ قتل کند به همراه او گواهان نمی باشند پس برای ما قسم میدهند پس ما قسم خواهیم خورد که قسم است که ما برای قتل اهل صالح علیه السلام حاضر نشده ایم و ما در این قسم از سبب راستین هستیم که ما به قصد قتل صالح علیه السلام آمده ایم نه به قصد قتل اهل او و این حیله در قسم خوردن است مانند که دراین زمانه ملایان حیله گر برای مردم طریقه این نوع قسم خوردن را نشان میدهند که مدعی بر آن فریب خورد - و حال اینکه قسم کننده دروغگو میباشد - حکمت ها این است (۱) مشرکان نیز قسم بر اللّه تعالٰی میخوردند (۲) مردمان مفسد همیشه اراده قتل کردن حق پرستان را میکنند (۳) در قسم خودرن حیله و فریب عمل مفسدان است -
[۵۰] بعد از ساختن این حیله ایشان در شب بر خانه صالح علیه السلام حمله کردند لیکن اللّه تعالٰی حفاظت صالح علیه السلام را به ذریعه ملائيک کرد چنین ابن کثیر نوشته است و اللّه تعالٰی چنین حفاظت پیغمبران خود را به ذریعه ملائيک در بسیاری اوقات کرده است - حکمت این است که اللّه تعالٰی امداد بندگان نیک خود را در مقابله مفسدان میکند -