وَقَالَ الَّذِينَ ۹۲۳ النمل

فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۱﴾ فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۵۲﴾ وَأَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۵۳﴾

پس ببین چگونه شد انجام نیرنگ ایشان هرآئينه ما هلاک کردیم ایشان را و قوم ایشان را همه ﴿۵۱﴾
پس این است خانه های ایشان افتاده است به سبب ظلم ایشان هرآئينه در این البته عبرت است برای قومیکه میدانند ﴿۵۲﴾
و نجات دادیم آنان را که ایمان آوردند و تقویٰ میکردند ﴿۵۳﴾

[۵۱] این بیان مَكَرْنَا است یعن تدبیر از جانب اللّه تعالٰی این است (دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ) از ذکر کردن جدا جدا معلوم میگردد که عذاب این نه نفر جدا بود و از قوم باقیمانده جدا بود - حکمت این است که کسی برخلاف دیگری مکرها میکند وبال او بالای مکر کننده می آید - متل است که چاه کن را چاه در پیش من حفربیٔرا لاخیه فقد وقع فیه (عربی) -
فایده: این آیت را مصدر ساخت به همراه فَانْظُرْ اشاره است که مقصد بزرگ واقعه عذاب منکرین و نجات مومنان است -
[۵۲] (خَاوِيَةً) خالی از باشندگان یا افتاده (فَتِلْكَ) با این در حقیقت اشاره میشود به آنچه که محسوس و موجود باشد که ویرانه های مدائن صالح موجود است و (لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ) را از سببی گفت که ویرانه های خالی این قوم در مدائن صالح قریب به راه تبوک حالا نیز موجود است - حکمت این است بسیار قوم ها هلاک میشود و ویرانه های آنها باقی میماند برای اینکه مردم بعدی از آن عبرت حاصل کنند -
[۵۳] این دلیل است که سبب نجات ایمان و تقویٰ است و این حکمت بزرگ این قصه است که صالحین در نجات محتاج اللّه تعالٰی اند -