وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ ﴿۱۵﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ ﴿۱۷﴾
و داخل شد در شهر در وقت غفلت باشندگان آن پس یافت در آن دو مرد که با یکدیگر جنگ میکردند آن یک از قوم موسیٰ علیه السلام بود و آن دیگر از (گروه) دشمنانش بود پس کمک خواست از او کسیکه از قبیله او بود در مقابله کسی که از دشمنانش بود پس مشتی زد او را موسیٰ علیه السلام پس تمام کرد زندگیش را گفت موسیٰ علیه السلام این از عمل شیطان است هرآئينه او دشمنی است گمراه کننده اشکار ﴿۱۵﴾
گفت او ائ پروردگار من هرآئينه من ظلم کردم بر نفس خود پس بیامرز مرا پس بیامرزید او را هرآئينه اللّه تعالٰی آمرزنده مهربان است ﴿۱۶﴾
گفت ائ رب من به جهتی که انعام کرده ئی بر من پس هیچگاه نمی شوم مددگار ظالمان ﴿۱۷﴾
[۱۵] چون موسیٰ علیه السلام از دین فرعون نفرت میکرد لذا با آنها تعلق نداشت بلکه جدا از ایشان میگشت از این جهت در وقت چاشت داخل شهر شد در این وقت مردم عام در خواب بودند ولفظ علیٰ دلیل است که وقت غفلت مقصد او بود (فَاسْتَغَاثَهُ) گفته میشود قبطی (که از قوم فرعون بود) بر اسرائيلی توده هیزم را به مطبخ فرعون می آورد و او توان آنرا نداشت (فَوَكَزَهُ مُوسَى) امداد کردن مظلوم در همه ادیان ضروری است لذا موسیٰ علیه السلام برای دفع کردن این ظالم اورا بر سینه مشتی زد اراده قتل را نکرده بود لیکن او از اسرائيلی به طریقه آسان جدا نمیشد بدون مشت زدن (فَقَضَى عَلَيْهِ) کار آنرا تمام کرد این در عرف کنایه از مرگ است یا ضمیر به اللّه تعالٰی راجع است معنی اینکه که اللّه تعالٰی بر او فیصله مرگ کرد (هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ) بعضی مردم دلیل گرفته اند که این گناه بود از سببی که نسبت او را به شیطان کرده است - اول اینکه نسبت به شیطان متسلزم گناه نیست از سببی که فتیٰ موسیٰ علیه السلام نسبت نسیان ماهی را به شیطان کرده است چون بر نتیجه این چنین کار (که تکلیف است) شیطان خوشحال میگردد از این جهت به او نسبت میگردد - جواب دوم این است که هذا اشاره به این مقتول است و عمل به لشکر گفته میشود - سوم اینکه چون در این کار اذن از جانب اللّه تعالٰی نبود و بدون وَكَزَ دفع کردن آن نیز ممکن نبود پس خلاف اولیٰ شد لذا موسیٰ علیه السلام از خوف الٰهی به شیطان نسبت کرد به منزله گناه نه پنداشت -
[۱۶] بعد از پشیمان شدن تضرع به اللّه تعالٰی کرد به طریقه اظهار بندگی - بعضی مردم دلیل گرفته اند که (ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي) که این عمل موسیٰ علیه السلام گناه بود - جواب این است که با قاعده حسنات الابرار سیئات المقربین این عمل که خلاف اولیٰ بود گناه نبود لیکن موسیٰ علیه السلام از او تعبیر به ظلم کرد و از او مغفرت طلب کرد لفظ ظلم و طلب مغفرت مستلزم گناه نیست بلکه این چنین الفاظ تعبُّذاً استعمال میگردند مانند که نبی صل اللّه وعلیه وسلم به ابوبکر صدیق رضی اللّه عنه این دعا را آموخته بود اللّّهم إني ظلمت نفسي ظُلمًاًًً كثيرًاًً. ولا يغفر الذنوب إلّّّا أَنْتَ. فاغفر لي مغفرةًًًً (الی اخیر) (فَغَفَرَ لَهُ) به طریقه الهام (که پیش از نبوت برای پیغمبران اشکار میگردد) برایش اشکار شد -
[۱۷] در این دو قول است قول اول این است که این جمله خبریه است و عده است برای زمانه آینده باز در این دو توجیه است توجیه اول ، که این اسرائيلی من وجه مجرم بود امداد او را من کردم لیکن برای آینده امداد چنین مجرمان را نمی کنم - توجیه دوم این است که حالا در امداد این مظلوم از من قتل کرده شد و تو بر من انعام مغفرت کردی همچنین در آینده نیز هیچ امداد مجرم را نمی کنم بلکه مدد مظلوم را میکنم - قول دوم این است که این دعا است و انعام مغفرت و دیگر نعمت ها را وسیله قرار داد که به وسیله این در آینده مرا از امداد مجرمان محفوظ نگهدار - از عطا رحمة اللّه علیه روایت است که حلال نیست کس با ظالم مدد کند و برای او کاتب (منشی) باشد و نه همراهی او را کند در تفسیر قرطبی تفصیل آنرا نقل کرده است -