قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ﴿۲۶﴾ قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۲۷﴾
گفت یک زن از آن هر دو ائ پدر من نوکر بگیر او را هرآئينه بهترین از کسی که نوکر بگیری این با طاقت و امانت دار است ﴿۲۶﴾
گفت هرآئينه میخواهم که به نکاح بدهم ترا یکی از این دو دختر خود را به شرط آنکه بگیری از من اجرت کار کردن را هشت سال پس اگر تمام کردی ده سال را پس آن از نزد تست (احسان) و نمی خواهم که بسیار تکلیف بیافگنم بر تو زود است خواهی یافت مرا اگر یخواهد اللّه تعالٰی از نیکوکاران ﴿۲۷﴾
[۲۶] این دلیل است که ایشان تا حال مزدور مناسب را نیافته بودند و دلیل است که عقد اجاره در همه ادیان عقد جایز است - (الْقَوِيُّ الْأَمِينُ) اشاره است که در مزدور دوصفت به کار است اول طاقت کار و دوم امانت داری - این زنان در موسیٰ علیه السلام این هر دو صفات را دیده بودند طاقت این بود که دلو با طاقت ده نفر را به تنهای کشیده بود و امانت این بود که موسیٰ علیه السلام به آن زن گفته بود (آن یکی که برای دعوت آمده بود و هر دو به خانه بر میگشتند) که به عقب من بیا نشود که در رفتار جامه تو از ساق بلند شود و نظر من بر او بیافتد -
[۲۷] این دلیل است که صالحان خود شان دختران خود را برای نکاح پیش میکنند چون شخص صالح را ببینند (أُرِيدُ) این را از سببی گفته است که این عرض نکاح است عقد نکاح نیست زیرا که در عقد نکاح ایجاب قبول به صیغه ماضی ضروری است - دیگر اینکه در عقد تعین یک زن ضروری است و اینجا تعین نکرده است (عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي) علٰی یا برای عوض است یا برای شرط است اگر برای عوض باشد بر این اعتراض این است که مزدوری موسیٰ علیه السلام برای شعیب علیه السلام چگونه مهر شده میتواند برای دختر او از سببی که حقدار مهر پدر او نیست بلکه منکوحه است - جواب این است که این در دین ایشان جایز است لیکن این قول ثابت نیست - جواب دوم این است که این مطلب آنگاه شده میتواند که تاجرنی به معنی عوض گرفتن باشد لیکن این به معنی گرفتن اجرت است ، توجیه سوم این است که عَلٰی برای شرط است و این شرط با نکاح موافق و مناسب است و شرطیکه اینگونه باشد با شرط نهادن در نکاح نقصان و فساد نمی آورد - مطلب این شرط است که تو همراه من کار میکنی و در مقابل در عوض کار اجرت کار خود را میگیری و از این اجرت نفقه و مهر زن تو پوره میگردد (تَأْجُرَنِي) معنی این است که از من اجرت میگیری در عوض کار کردن با من - و برای اجاره مقرر کردن مدت ضروری است اینجا نیز مدت هشت سال ضروری است و ده سال به رضا موسیٰ علیه السلام موقوف است -