وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۴۸ سبأ
وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۳۳﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۳۴﴾ وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿۳۵﴾ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾
و گویند کسانی که ضعیف شمرده شده بودند کسانی را که تکبر کردند بلکه (منع کرد ما را) دعوت شب و روز شما چون بیان میکردید به ما که کافر شویم به اللّه تعالٰی و بسازیم برای او شریکان و اشکار میدارند پشیمانی را چون ببینند عذاب را و بیفگنیم طوقها را در گردن های کافران جزا داده نمی شوند مگر از آن اعمال که میکردند ﴿۳۳﴾
و نفرستادیم در هیچ قریه بیم دهنده مگر گفتند متنعمان آن هرآئينه ما به آنچه فرستاده شده اید ما انکار کنندگانیم ﴿۳۴﴾
و گفتند ما صاحبان مال و اولاد زیاده تریم و نیستیم ما عذاب کرده شدگان ﴿۳۵﴾
بگو هرآئينه پروردگار من میکشاید رزق را برای هر که خواهد و تنگ میگرداند و لیکن اکثر مردمان نمیدانند ﴿۳۶﴾
[۳۳] این جواب از طرف خردان است یعنی شما شب و روز با ما حیله های پنهانی میکردید و دعوت و تبلیغ میکردید او سبب منع شدن ماشد (وَأَسَرُّوا) این لفظ از ازداد است به پنهان کردن نیز گفته میشود - یعنی در دل پشیمان میشوند از سببی که پشیمان شدند وصف دل است و به اشکار کردن نیز گفته میشود از سببی که اساریر از الوجه ماخوذ است یعنی نشانهای پشیمانی در پیشانی و روی ایشان اشکار خواهد شد - و این پشیمانی از هر دو گروه میباشد پیروان به پیروی کردن کور کورانه کلانها پشیمان میشوند و کلانها به دعوت کردن به گمراهی پشیمان خواهند شد (وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ) مفسر قرطبی نوشته است که اغلال در اصل به آن طوق گفته میشود که از پوست میباشد و برآن موها میباشد و باز در آن شپش پیدا شود پس این نشانی مردمان ذلیل است و به سگها انداخته میشود - و به آن طوق گفته میشود که دست را با گردن جمع کند -
[۳۴] از این آیت الی اخیر باب چهارم است در این زجر به انکار رسالت است و سبب انکار را ذکر میکند و جواب آن به همراه بشارت و تخویف الی (۳۹) است باز تخویف اخروی را به همراه رد بر مشرکین بالملائکه بیان میکند باز زجر به انکار قرآن است و تخویف دنیوی است - باز پنج طریقه تعلیم است و در اخیر تخویف اخروی است ، دراین (۳۴) زجربه انکار رسالت است و چون در آیات پیش ذکر شد که کلانهای گمراه این مردم را به دعوت شرک گمراه کرده اند حالا ذکر میکند که این کلانها انکار دعوت رسالت را نیز کرده اند برای گمراه کردن خردان -
[۳۵] در این آیت دلیل منکرین را ذکر میکند که مال و اولاد ما زیاده تر اند و بر ما هیچ عذاب نیست این دلیل است که ما بر حق هستیم -
[۳۶] این جواب دلیل اول آنهاست که نظام اللّه تعالٰی است که به شما برای کسی رزق فراخ داده است و برای کسی رزق تنگ امتحان است اینکه دلیل حقانیت نیست -