وَمَا لِيَ ۱۰۷۰ يٰسٓ
وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾ أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾ إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾ إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾
وچه دلیل است مرا که بندگی خاص نکنم آن ذات را که آفریده است مرا بار اول وخاص بسوی او بازگردنیده میشوید ﴿۲۲﴾
آیا بگیرم بجز اللّه تعالٰی معبودان دیگر اگر بخواهد به من رحمان ذات کدام ضرری دفع نکند از من شفاعت ایشان هیچ ضرری را و خلاص نتوانند مرا ﴿۲۳﴾
هرآئینه من انگاه در گمراهی اشکار میباشم ﴿۲۴﴾
هرآئینه من ایمان آوردم به پروردگار شما پس بشنوید سخن های مرا ﴿۲۵﴾
[۲۲] در این دعوت به توحید به طریقه احسن است از این سبب که آغاز سخن را از جانب خود میکند تا مخاطب بد نداند و انتهای سخن را به جانب مخاطب میگرداند - و این جواب سوال است یعنی قوم به تنبیه گفت که تو نیز همراه ایشان هستی پس او جواب داد که هان برای ترک کردن همراهی ایشان نزد من کدام عذر و دلیلی نیست و در (فَطَرَنِي) دلیل توحید فی العبادة است - و در (وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ) عقیده بعث بعدالموت است -
[۲۳] در آیت پیش اثبات توحید بود در این آیت رد شرک است و جواب سوال دوم مشرکان است که با معبودیت اللّه تعالٰی شرکت دیگران نیز جایز است؟ حاصل جواب این است بجز از اللّه تعالٰی در دیگری وصف معبودیت شده نمی تواند و آن دو چیز است اول اینکه اراده اللّه تعالٰی را باسفارش بگرداند و به این قسم شفاعت قهریه گفته میشود که عقیده داشته باشد که کسی نزد اللّه تعالٰی چنین مشهور و باعزت باشد که اراده اللّه تعالٰی را تبدیل کند یا چنین دوست و محبوب مطلق باشد که اللّه تعالٰی از قبول کردن سفارش آن مجبور شود و اراده خود را ترک کند این یک نیز شده نمی تواند چیز دوم این است که به طاقت و قوت خود اراده اللّه تعالٰی را تبدیل کند و یک انسان را خلاف اراده اللّه تعالٰی از کدام مصیبتی نجات دهد -
[۲۴] این جواب سوال سوم است آنها گفتن که به داشتن این عقیده هیچ نقصان نمی آید جواب داد که این گمراهی اشکار است -
[۲۵] این جواب سوال چهارم است که تو در مخالفت ما (در رد شرک) چرا آنقدر سخت هستی جواب داد که این تقاضای ایمان مومن است که بر شرک رد صریح میکند -