وَمَا لِيَ ۱۱۱۳ ص
إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ ﴿۷۱﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۷۲﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۷۳﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿۷۵﴾ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۷۶﴾
وقتیکه گفت پروردگار تو ملائک را هرآئينه من آفریننده ام بشر را از گِل ﴿۷۱﴾
پس چون درست کنم او را و بدمم در او روح خود را پس شوید پیش او سجده کنان ﴿۷۲﴾
پس سجده کردند ملائک تمام ایشان همه یکجا ﴿۷۳﴾
مگر ابلیس تکبر کرد و بود او از کافران ﴿۷۴﴾
گفت اللّه تعالٰی ائ ابلیس چه چیز باز داشت ترا از اینکه سجده کنی برای کسی که ساختم به دو دست خود آیا تکبر کردی یا هستی از مردمان بلندتر ﴿۷۵﴾
گفت او من بهترم از او تو آفریدهٔ مرا از آتش و آفریدهٔ او را از گِل ﴿۷۶﴾
[۷۴،۷۳،۷۲،۷۱] در این آیت تفصیل یختصمون است و اینجا این واقعه را برای این ذکر میکند که بر ملائک و ابلیس نیز ابتلاء شده است به مکلف کردن ایشان به سجود به آدم علیه السلام و بر کسی که ابتلاء می آید او با اللّه تعالٰی شریک یا شفیع قهری شده نمی تواند و این رد بر مشرکان بالملائکه و الجن است (رُوحِي) آن روحی که در آن بجز از اللّه تعالٰی ملکیت و اختیار کسی دیگری نیست و صرف از جانب اللّه تعالٰی هیچ سبب ظاهری آن نیست از سبب این خصوصیت اضافت آن به اللّه تعالٰی شد (فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ) و این به طریقه سجود تحیه (سلام) کردن است که در امت های پیش جایز بود لیکن صرف به خم کردن سر بود به طریقه عبادت و به ماندن سر به زمین است - و در امت ما تحیه صرف به گفتن السلام علیکم و رحمة اللّه وبرکاته است و به همراه آن مصافحه و معانقه کردن نیز به سنت ثابت است لیکن خم کردن سر در وقت سلام منع است پیش نیز این بحث در شش سوره گذشته است -
[۷۵] پیش اللّه تعالٰی علت نکردن سجده را ذکر کرد که استکبار است لیکن باز هم از ابلیس پرسان میکند تا دروغ او نیز اشکار گردد -
[از ۷۶ الی ۸۳] این جواب ابلیس است به اختیار شِق دوم یعنی من در حقیقت بزرگ هستم و این دروغ اشکار است (خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ) این دلیل دعوی است و مقدمه دوم دلیل پنهان است یعنی آتش بهتر است از گِل پس نتیجه این شد که من از آن بهترم - و این دلیل یعنی (کبریٰ) باطل است از سببی که فواید گِل از آتش بسیار است (قَالَ فَبِعِزَّتِكَ) در این قسم کردن دلیل به خباثت نفسانی ابلیس است یعنی میگوید که من عزت ترا می پذیرم و عزت آدم علیه السلام را نمی پذیرم و حال اینکه عزت او را به خَلَقْتُ بِيَدَيَّ ذکر کرده است -