وَمَا لِيَ ۱۱۱۶ الزمر
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿۳﴾ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۴﴾ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۵﴾
آگاه شوید خاص اللّه تعالٰی راست دین (بندگی) خالص و آنهای که گرفتند بجز اللّه تعالٰی مددگاران (میگویند) بندگی نمی کنیم ایشان را مگر برای آنکه نزدیک گردانند مارا به اللّه تعالٰی به نزدیک گردانیدنی هرآئينه اللّه تعالٰی فیصله کند میان ایشان در چیزی که ایشان در آن اختلاف میکنند هرآئينه اللّه تعالٰی توفیق نیمدهد آنرا که بسیار دروغگو است بسیار کفر کننده است ﴿۳﴾
اگر میخواست اللّه تعالٰی که بسازد برای خود ولد البته برگزیدی از آنچه که می آفریند چیزی را که پسند میداشت پاکی او راست از ولد اوست اللّه تعالٰی یگانه غالب است ﴿۴﴾
آفریده آسمانها را و زمین را برای اشکار کردن حق می پیچاند شب را بر روز و می پیچاند روز را بر شب و در خدمت گماشته است آفتاب و ماه را این همه میرود برای مدت مقرره اگاه باشید خاص اللّه تعالٰی است غالب آمرزگار ﴿۵﴾
[۳] چون از اخلاص عبادت اللّه تعالٰی بسیار مردم غافل بودند در شرک و ریا و غیره مبتلاء بودند پس برای تنبیه آنها با حرف تنبیه فرمود (لَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ) و این علت امر اخلاص فی العبادت است الْخَالِصُ ، آن عبادتی است که خالی باشد از هر نوع شرک و ریاء و سمعة و از اجرت دنیویه وغیره و از مجاهد نقل است که در اینجا الدین شامل است به همه آوامر و نواهی که در همه ان اخلاص برای صحت و قبولیت شرط است - و باز رد بر مشرکین فی العبادت است که کسی بجز از اللّه تعالٰی عبادت مخلوق را میکند و بهانه میکند که اینها برای ما وسیله نزدیکت به اللّه تعالٰی است (مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ) این لفظ به تمامی بغیر از اللّه تعالٰی شامل است اگر ملائک باشند یا انبیاء یا اولیاء و آن بتانی که به اشکال ایشان ساخته شده اند و همچنین به مقبره های انها نیز شامل است - اینجا مراد از اولیاء معبودان اند (مَا نَعْبُدُهُمْ) این جمله مستانفه است جواب سوال است یعنی اگر به ایشان گفته شود که عبادت غیراللّه را چرا میکنید آیا ایشان را خدایان میدانید پس ایشان جواب میدهند که خدایان نمی دانیم لیکن وسیله به اللّه تعالٰی میگردانیم پس برای راضی نگهداشتن ایشان عبادت ایشان را میکنیم -
[۴] این نیز زجر و رد بر مشرکین فی العبادت است که آنها عبادت غیراللّه را میکنند پس بهانه میکنند که ایشان برگزیده اللّه تعالٰی اند اللّه تعالٰی ایشان را نائبان خود ساخته است و برای ایشان اختیار کارهای الوهیت را داده است و این معنی اتخاذالولد است پس در این آیت رد این عقیده را میکند و حالا نیز این عقیده در بسیار جاهلان موجود است (لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ) یعنی اگر اللّه تعالٰی ولد میگرفت پس به اختیار شما نمی گذاشت بلکه به اختیار خود میگرفت و برای شما خبر میداد لیکن اللّه تعالٰی در هیچ کتاب این خبر را نداده است که فلانی ولد اللّه تعالٰی است -
[۵] این دلیل عقلی اول برای اثبات توحید فی العبادت است و این دلیل افاقی است دلالت میکند که اللّه تعالٰی خالق است و رب و متصرف در اجزاء زمانه است که شب و روز است و در اسباب تغیرّ زمانه که آفتاب و ماه است -