إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۱۹۴ الزخرف

وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ ﴿۵۰﴾ وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿۵۲﴾

و ایشان میگفتند ائ جادوگر دعاء بخواه برای ما از پروردگار خود به سبب آنکه وعده کرده است با تو هرآئينه ما هدایت را قبول میکنیم ﴿۴۹﴾
پس چون دور کردیم از ایشان عذاب را همانوقت ایشان می شکستند عهد را ﴿۵۰﴾
و آواز داد فرعون در قوم خود گفت ائ قوم من آیا نیست برای من پادشاهی مصر و این جویها نیز میرود تحت حکم من آیا پس شما نمی بینید ﴿۵۱﴾
آیا من بهترم از این شخص که او ذلیل است و نیست نزدیک که سخن به اشکار گوید ﴿۵۲﴾

[۵۰،۴۹] این عادت مشرکان است که در مشکلات از معبودان باطل خود نا امید میشوند و از اللّه تعالٰی مدد میخواهند چنین فرعونیان نیز به دعای موسیٰ علیه السلام به اللّه تعالٰی وسیله گرفتند و این دلیل بود که کفر آنها عناداً بود (يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ) در اصطلاح آنها به عالم ساحر گفته میشد یا این از سبب نهایت جهل ایشان بود که ایشان سخن عادتی خود را ترک نمی کنند -
[۵۱] و چون با فرعون از آیتهای موسی علیه السلام و استجابت دعا آن ترس پیدا شد که قوم من با من مخالفت خواهند کرد و همراهی موسی علیه السلام را خواهند کرد پس اظهار قوت خود را میکند و تکبر بر پادشاهت دنیا میکند و توهین و تذلیل موسی علیه السلام را میکند و در این اشاره است به نقض عهد نیز که من عهد را با موسیٰ علیه السلام از سببی ادا نمی سازم که من صاحب قوت هستم (وَنَادَى فِرْعَوْنُ) اعلان حکومت به طریقه منادی میباشد از این سبب تعبیر آنرا به نادی کرد (وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي) در جمله اول اشاره به نظام قانون بود و در این جمله اشاره به نظام معشیتی است - که این هر دو در اختیار من است -
[۵۲] در این تحقیر و تذلل موسی علیه السلام را میکند (هُوَ مَهِينٌ) یعنی قوت ملکیت و پادشاهی و مال آن نیست نهرها ندارد و کارها را خودش میکند (وَلَا يَكَادُ يُبِينُ) یعنی فصاحت و بلاغت آن نیست مقصد خود را صاف بیان کرده نمی تواند و این هر دو سخن دروغ اشکار او بود از سببی که موسیٰ علیه السلام بسیار باعزت و دارای اخلاق شریف و صورت زیبا داشت در حدیث بخاری ومسلم آمده است نبی صل اللّه وعلیه وسلم فرموده است ، که من در شب اسراء موسیٰ علیه السلام را دیدم که مردی مایل به رنگ سرخ رنگ گندمی دارای قد بلند موهای جعد گویا که مردی از قبیله شنوء بود - و رعب موسی علیه السلام بر فرعون بود و همچنین موسی علیه السلام بسیار فصیح و بلیغ بود اگر در کودکی در زبان او گره بود به دعا (واحلل عقدة من لسانی) دور شده بود - لیکن این عادات متکبرین است که به اوصاف دروغ مردم حق پرست را موصوف میکنند -