قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۱۱ الرَّحمٰن

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾ يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿۲۹﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾ سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾ يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾

و باقی میماند ذات پروردگار تو که خاوند شان بزرگ و عزت است ﴿۲۷﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۲۸﴾
محتاج اللّه تعالٰی اند آنانکه در آسمانها و زمین اند هر وقت او در کار جدا جدا است ﴿۲۹﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۳۰﴾
بزودی فارغ خواهیم شد برای شما ائ دو سنگین ﴿۳۱﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۳۲﴾
ائ گروه جن و انسان اگر توان دارید شما بر آمدن را از کناره های آسمانها و زمین پس برآئيد نمی توانید برآمدن مگر به قوت ﴿۳۳﴾

[۳۰،۲۹] چون فنا مخلوق و بقا اللّه تعالٰی ذکر شد حالا دراین آیت استغناء اللّه تعالٰی و احتیاج مخلوقات را برای ایشان ذکر میکند (كُلَّ يَوْمٍ) مراد از یوم هر وقت است (شَأْنٍ) مراد آن کارها و تصرفات الوهیت است که اللّه تعالٰی اشکار میکند بعد از تقدیر چنین نیست که حالا آغاز میکند و این مقصد آن قول است که (شُئُوْنٌ یُبْدِیْهَا لَا شُئُوْنٌ یُبْتَدِیْهَا) و آن کارها تبدیل کردن شب و روز کسی را زنده کردند کسی را میمیراندند، از کسی غم و مصیبت را دور کردند و بر کسی آوردند مصیبت و غم، گناهای کسی را معاف کردند ، برای کسی عزت دادن، برای کسی ذلت دادن، کسی را فقیر ساختن کسی را غنی ساختن، دعای کسی را ایجابت کردن، و از کسی را رد کردن، برای کسی پسر دادن برای کسی دختر دادن، مانند این کارهای بیشمار که از آن وقت خالی نمی باشد -
[۳۲،۳۱] بعد از نعمت های دنیوی حالات اخروی را ذکر میکند که در آن نعمت ها نیز است و تخویفات (ترسانیدن) نیز است - در این آیت وعده و وعید هر دو است هنگامیکه ک معنی (سَنَفْرُغُ) چنین شود که ثواب ها یا عذاب های شمارا من کامل خواهم داد ، و یا صرف وعید است هنگامیکه معنی این باشد زود است که من همراه شما حساب کنم - امام بخاری ذکر کرده است که مراد از آن حساب کردن است - (الثَّقَلَانِ) مراد از آن جن و انس اند سبب تسمیه (ثقلان) بسیار وجوه است اول اینکه ایشان هر دو از دیگر حیوانات بالا است از سببی که مکلف به کردن عبادت اند - وجه دوم اینکه که بار (ثقلت) جسم های این هر دو بر زمین بسیار است به نسبت چیزهای دیگر - وجه سوم این است که مراد از این گنهگاران اند که به بارهای گناه سنگین اند -
[۳۴،۳۳] این خطاب در آخرت میباشد - ومراد این است که از جزا به هیچ طریقهٔ نچات یافته نمی تواند و آسمانها و زمین آخرت مراد است یا این خطاب حالا در دنیا است که شما حالا نیز عاجزید از قضاء و تقدیر اللّه تعالٰی در همه عالم، هیج طرف گریز یافته نمی توانید و نه از آن بیرون بر آمده می توانید پس چرا طاعت اللّه تعالٰی را نمی کنید (إِلَّا بِسُلْطَانٍ) این قوت و غلبه ممتنع و محال است زیرا که بعد از آن وَاَنَّی لَکُم پنهان است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>