قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۵۸ اَلْحَشْر

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۲۲﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۲۳﴾

خاص اللّه تعالٰی اوست آن ذاتی که نیست قابل پرستش بجز او عالم است به هر نهان و اشکار خاص او مهربانی کننده کامل خاص رحمت کننده است ﴿۲۲﴾
خاص اللّه تعالٰی اوست آن ذاتی که نیست قابل پرستش بجز او پادشاه کامل است بسیار پاک است سالم است از هر نقصان امان دهنده محافظت کننده است باعزت است غالب است صاحب عظمت است پاکی اللّه تعالٰی را است از آنچه با او شریک میسازند ﴿۲۳﴾

[۲۲] شربینی در باره ربط گفته است که عظمت قرآن کریم ذکر شد و قرآن صفت اللّه تعالٰی است حالا عظمت موصوف را (که اللّه تعالٰی است) ذکر میکند ار سببی که عظمت صفت ، از سبب عظمت موصوف است - ربط دوم این است که خشیت و خشوع به قرآن آنوقت حاصل میگردد که اسماء حسنی و صفات عُلیا اللّه تعالٰی را بدانی و در این سه آیات اسماء حسنٰی و صفات اللّه تعالٰی را به حذف تکرار بیست ذکر کرده است (الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ) این صفت اول است و در این مقصود اثبات الوهیت به طریقه اختصاص است برای اللّه تعالٰی بر هر چیز (عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ) این صفت دوم است -
[۲۳] در این مقصد اثبات الوهیت به همراه اختصاص برای اللّه تعالٰی است با دلیل قدرت و تصرف او در هر چیز با هر سبب از این سبب بعد صفت های تصزف را ذکر کرده است پس معلوم شد که برای اثبات الوهیت دو نوع صفات ضروری است صفت علم بکل شی و صفت قدرت علی کل شی و این هر دو خلاصه صفات اللّه تعالٰی است (السَّلَامُ) سالم و محفوظ است از عارض شدن هر نقصان وشیب در ذات و صفات پس فرق قدوس و سلام این است که نقصان ذاتی و اصلی در آن نیست پس قدوس است و تقصان عارضی و شیب نیز در آن آمده نمیتواتد پس سلام است یا سلامتی دهنده برای بندگان است وقتیکه بخواهد ، یا سلامتی دهنده است از ظلم کردن یعنی بر هیچکس ظلم نمی کند (الْمُؤْمِنُ) امن دهنده دوستان خود است از عذاب و برای همه مردمان از خوف ظلم کردن - پس فرق السلام به معنی آخری با المومن این است که در السلام اشاره است که معامله ظلم را به هیچکس نمی کند و در المومن اشاره است که از خوف ظلم امن داده است یا الْمُؤْمِنُ اشکار کننده توحید خود به شهادت خود است که (شهداللّه انه لااله الا هو) و با دلایل - این معنی از مجاهد نقل است - یا تصدیق کننده رسولان خود با معجزات و از مومنان با دادن ثواب (الْمُتَكَبِّرُ) اشکار کننده کبریاء خود با دلایل عقلیه و وحییه بسیار بزرگ است بر همه مخلوق به ذات و صفات - فرق بین مستکبر و متکبر این است کا استکبار همیشه در تکبر ناحق استعمال میگردد از این سبب این در صفت اللّه تعالٰی نمی آید و تکبر گاهی به حق میباشد مانند در صفت اللّه تعالٰی و گاهی ناحق میباشد مانند در صفت مخلوق -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>