الم ۱۱ اَلٌبَقَرَة

أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ ﴿۱۹﴾ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۲۱﴾

یا حالشان مانند باران شدید است از جانب آسمان که در آن تاریکی هاست و رعد و برق (صاعقه) - میگذارند انگشتان خود را در گوش های خود - از صداهای سخت ( غریدن رعد) از سبب ترس مرگ ، و اللّه تعالٰی احاطه کننده کافران است (در علم و قدرت خویش) ﴿۱۹﴾
نزدیک است که صاعقه برباید نظرهای ایشان را ، وقتیکه روشن کند برای ایشان (یک راه) روان میشوند به آن ، و چون تاریکی کند بر ایشان پس بایستند ، اگر اللّه تعالٰی میخواست از بین میبرد گوش ها و چشم های ایشان را ، یقیناً که اللّه تعالٰی بر هر چیز تواناست ﴿۲۰﴾
ائ مردمان بندگی را خاص کنید برای پروردگار تان ، آن ذاتی که آفرید شما را و کسانی را که پیش از شما بودند (آفرید) برای اینکه نجات یابید (از شرک و آتش دوزخ) ﴿۲۱﴾

[۱۹]این مثال دوم برای منافقین اعتقادی است مانند که از بالا باران باشد که در آن تاریکی رعد و برق باشد ، و در زیر آن چند مردم گیر آمده باشند و ایشان انگشتان خود را از ترس غریدن رعد در گوش های خود می گذارند به همین گونه قرآن از آسمان نازل شده است که در آن رد است به اقسام کفر شرک و نفاق و در آن ذکر روشنی توحید و ایمان است منافقین که در قرآن رد به نفاق و شرک را می شنوند گوش های خود را می بندند که نه شود به توحید مایل شوند - (أَوْ كَصَيِّبٍ) او برای تنویع (متنوع) است یعنی مثال اقسام دیگر مردم ذکر میشود - صیب برای باران سریع گفته می شود که در آن این سه صفت اخیر است و این باران بهار میباشد - (وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ) احاطه به علم ، قدرت و دادن عذاب است یعنی چنانچه اینها در باران با بند کردن گوش های خود از افتادن صاعقه محفوظ شده نمی توانند به همین طور منافقین از اعراض به قران از عذاب اللّه تعالیٰ در آمان شده نمی توانند -
[۲۰]این مثال سوم عمل منافق است مانند که در روشنی صاعقه روان شوند و در تاریکی با ایستند به همین گونه روشنی دلایل توحید مردم را حیران میسازد و دلایل باطل پرست ها در مقابل آن بی کاره می شوند این مانند برق است که برای منافق مفاد دنیوی حاصل می شود اسلام را قبول میکند و وقتیکه مفاد دنیوی حاصل نمی شود از اسلام عقب می ماند - ذکر این در سوره حج آیت (۱۱) و سوره نور آیت (۴۵) وسوره نساء آیت (۷۳) است - (وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ) یعنی مردمی که از گوش و چشم خود کار نمی گیرند اللّه تعالٰی آنها را می ترساند مانند این در سوره یاسین در آیت های (۶۷،۶۶) ذکر شده است - (إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) مقصد از چیز هرشی ممکنه است که اللّه تعالٰی در آفریدن آن و بعد از آفریدن به آن قدرت دارد -
[۲۱] باب دوم الی آیت (۳۹) است خلاصه آن این است اول دعویٰ توحید فی العبادة و برای آن پنج دلیل عقلیه ، یک انفسی (عالم ارواح و عالم باطنی) و چهار افاقی ( ظاهری یعنی دنیا) بالا پائین و اشیاء در میان آنها سپس صادق بودن رسول و قران ، بعداً تخویف (ترساندن) اخروی و بشارت (مژده) ، بعداً جواب سوال ها در باره مثال های که در قرآن آمده است و اوصاف ناکاره اعتراض کنندگان ، بعداً چهار انعامات عامه است - در آیت (۲۱) دعویٰ (مطلوب) است برای رد شرک در عبادت - و دلایل عقلی از نفوس (مردم) است - (اعْبُدُوا رَبَّكُمُ) این دعوت قرآن و از همه انبیاء علیه السلام است - مفهوم عبادت طاعت (بندگی) است با انتهای عاجزی با داشتن عقیده الوهیت (خدایی) با معبود خود ( که آنرا کارساز و غیب دان می پندارد) که در این عبادات قلبیه ، بدنیه ، مالیه و اطاعت احکام همه داخل است - (وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ) یعنی کلان ها و معبودان شما نیز در پیدایش خویش به اللّه تعالٰی محتاج اند - (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) لعل در کتاب اللّه تعالٰی به معنی که (برای اینکه) آمده است و از تقوی معنی لغوی آن مراد است که عبارت است از نجات یافتن از عذاب یا معنی شرعی تقوی (پرهیزگاری) مطلوب است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>