لَنْ تَنَالُوا ۱۳۱ آلِِ عِمٌران

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۹۹﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿۱۰۰﴾ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۰۱﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۲﴾

بگو ای اهل کتاب: چرا باز می دارید از راه اللّّه تعالی کسی را که ایمان می آورد که میجوئید در آن کجی (کج می شمارید) ، و شما باخبرید (به حقانیت آن) و نیست اللّه تعالی بی خبر از اعمال که میکنید ﴿۹۹﴾
ای مومنان اگر پیروی کنید یک گروهی را که داده شده به ایشان کتاب ، باز میگردانند شمارا پس از ایمان تان کافران ﴿۱۰۰﴾
و چگونه کافر میشوید و حال آنکه خوانده می شود بر شما آیت های اللّه تعالی و در میان شماست رسول اللّه تعالی و هرکه چنگ افگند به دین اللّه تعالی پس یقیناً رسانیده شد به راه راست ﴿۱۰۱﴾
ای اهل ایمان بترسید از اللّه تعالی حق ترسیدن از او و ممیرید مگر در حالیکه قبول کننده توحید هستید ﴿۱۰۲﴾

[۹۹] این تنبیه دیگر است به سبب گمراه کردن مردم بعد از ذکر گمراهی آنها مراد از (عِوَجًا) شک کردن و اعتراض کردن است - عوج به زبر عین استعمال می گردد در اجسام و به زیر عین استعمال می گردد در امور معنویه -
[۱۰۰] در این منع پیروی کتابیان است بعد ازبیان قبایح آنها یعنی پیروی آنها سبب مرتد شدن است -
[۱۰۱] این سبب دیگر است برای منع از پیروی آنها مطلب این است که قرآن پاک و سنت رسول صل اللّه وعلیه وسلم است پس برای کفر کردن هیچ سبب و عذر نیست - رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم گرچه وفات کرده است لذا ذات او نزد ما حاضر نیست ولی صفت رسالت او موجود است که آن دین و سنت اوست (بِاللَّهِ) مراد از اعتصام توکل کردن است یا عمل کردن است و از باللّّه کتاب اللّه و سنت رسول اللّّه مراد است -
[۱۰۲] از این آیت الی آیت (۱۲۹) حصه سوم است در این برای تنظیم مسلمانان و برای اشاعت دین و برای جهاد پنج اصول را ذکر می کند و بعد از آن دو مثال است - مقصد این آیت است که الٰی مرگ به عقیده توحید استوار باشید این اصل اول است و به این اصلاح نفس گفته می شود (حَقَّ تُقَاتِهِ) ترس شایسته آن توحید را می گویند زیرا مشرک نیز از اللّه تعالی می ترسد ولی به همین گونه از غیراللّه نیز می ترسد لذا ترس شایسته آن نشد - و از سبب آن ترس حتی الاستطاعت از گناه خود را نگه داشتن یعنی برای موحدین به کار است که با موجودیت توحید به تقویٰ کامل پابند شوند (وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) یعنی تا مرگ به اسلام استوار باشید -