لَا يُحِبُّ اللَّهُ ۲۱۲ المائدة
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳﴾
حرام گردانیده است بر شما مردار ، خون ، و گوشت خوگ ، و آنچه که آواز شود بر آن از نذر غیر اللّه ، و گلو خفه شده ، و کوبیده شده ، و از بلندی افتاده ، و به شاخ زده شده ، و آنکه خورده باشند درندگان ، مگر آنکه ذبح کنید شما و آنکه ذبح شده باشد در درگاهای غیراللّه ، و که قسمت معلوم می کنید بر تیرها این کارها نافرمانی بزرگ است امروز ناامید شدن کفار از دین شما پس مترسید از آنان و بترسید از من امروز کامل کردم من برای شما دین شما را و تمام کردم بر شما نعمت خود را و برگزیدم برای شما دین اسلام را پس کسی که ناچار شد در گرسنگی سخت نه بود مایل به گناه ، پس یقیناً اللّه تعالی آمرزنده رحم کننده است ﴿۳﴾
[۳] در آیت تفصیل محرمات الهیه است به ذکر دوازده محرمات که در مَا أُهِلَّ و وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ نذر غیراللّه مراد است که آن عمل شرک است و همچنین این تفصیل مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ (که در آیت اول ذکر بود) است (وَالْمُنْخَنِقَةُ) این و تخصیص چهار چیز آن بعدالتعمیم است از لفظ میتة و میته عامه (هر آن چارپای که ذبح نشده باشد به ذبح شرعی یا حرام است اگر جه ذبح شده باشد به ذبح شرعی مانند سگ وغیره) است و این پنج آن چهارپای است که شرعاً حلال است لیکن ذبح آن به ذبح شرعی نه شده است پس مردار است و منخنقه عام است اگر کسی قصداً به دار کند (به خفه کردن گلو) یا خودش این طور شود (وَالْمَوْقُوذَةُ) آن چهارپای که زده شود به چوب یا به سنگ و بمیرد و در این داخل است آن شکار که به عرض تیر زده شود یعنی به نوک تیز تیر نه بلکه به درازی زده شود (و این در حدیث صحیح است) و شربینی گفته است آن شکار که به گلوله تفنگ زده شود نیز در این داخل است زیرا که گلوله از سبب سنگینی قتل می کند از سبب تیزی نمی کند (وَالْمُتَرَدِّيَةُ) آنکه از جای بلند پایین بیافتد از کوه یا کمر به زمین بیافتد یا از زمین در چاه بیافتد (وَالنَّطِيحَةُ) آن است که چهار پای دیگر اورا به شاخ بزند و بمیرد اگر چه خون از گلو آن جاری شده باشد (مَا أَكَلَ السَّبُعُ) سگ ، گرگ ، روباه ، پلنگ وغیره در این مراد است آنها اگر یک چهارپای را بخورند اگر در گلو زخمی کند و خون از آن جاری شود و بمیرد باز هم مردار است (إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ) این استثناء متثل است از المنخنقة و از مابعد زیرا آن عام است که بعد از این عوارض اگر روح در آن باقی باشد یا نباشد پس اگر روح باقی باشد و به طریق شرعی ذبح شود حلال خواهد بود یا استثناء منقطع است این را خطیب شربینی نوشته است ، بعضی این استثناء را قطع کرده است ، به اکل السبع ، ولی برای تخصیص حاجت نیست ، وبعضی (تحریف کنندگان این عصر) ما اهل لغیراللّه به را از آن خاص کرده است و گفته است که آن به ذبح حلال می گردد ولی این قول باطل است (مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ) این خاص است از ما اهل زیرا که مااهل به مذبوح و غیر مذبوح هردو شامل است واین با مذبوح خاص است همین گونه این نوع به نصب خاص است و ما اهل لغیر اللّه به همه غیراللّه شامل است اگر نصب باشد یا بتان باشد و اگر قبرها باشد