لَا يُحِبُّ اللَّهُ ۲۱۴ المائدة

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۴﴾

می پرسند از تو چه چیز حلال شده است به ایشان بگو: حلال کرده شده است برای تان چیزهای پاک و شکار آن چیز که تعلیم داده باشید شما از شکار کنندگان که می فرستید شما تعلیم می دهید شما به آنها از آنچه که تعلیم داده است برای شما اللّه تعالی پس بخورید از آنکه نگه می دارند برای شما ویاد کنید نام اللّه تعالی را برآن و بترسید از اللّه تعالی یقیناً اللّه تعالی زود حساب گیرنده است ﴿۴﴾

[۴] چون در آیت گذشته محرمات ذکر شد پس ضرور سوال پیدا شد که در مقابل آنها حلال چیست و خصوصاً پرسان شده بود در باره شکار کردن پس در این آیت ودر آیت بعدی آن ذکر حلال است (الطَّيِّبَاتُ) سمعانی گفته است که مراد به این آنچه است که عرب آن را خوب می دانند و مزه می دهد و حرمت آن در کتاب و سنت نه آمده باشد (وَمَا عَلَّمْتُمْ) این معطوف است بر الطیبات به حذف مضاف (صید ما علمتم) یا این کلام مستقل است این مبتدا است و فکلوائی خبر آن است و برای حلت آن پنج شرط است (جوارح ، تکلیب ، تعلیم ، امساک و ذکراسم اللّه) (الْجَوَارِحِ) این جمع جارحة است و جرح به معنی کسب است مانند آیت (۶۰) سوره انعام ومراد ازاین سگ ، پلنگ ، باز ، شاهین وهمه آن چیزهای که تعلیم قبول می کنند و چون جرح به زخم گفته می شود پس امام ابوحنیفه رحم اللّه زخم را نبز شرط شکار قرار داده است (مُكَلِّبِينَ) تکلیب فرستادن و تشویق کردن است برای شکار پس از این اشکار گردید که کدام سگ (مثلاً) بدون فرستادن مالک شکار بگیرد و بمیرد پس آن شکار حلال نیست (عَلَّمَكُمُ اللَّهُ) آن شرط های که در قرآن و سنت نشان داده شده است که برای شکار به فرستادن مالک می رود و بدون اجازه آن نمی رود و مالک که دوباره بخواهد می آید و از شکار هیچ حصه را کم نمی کند (فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ) امساک این است که از شکار هیچ حصه را خودش نمی خورد و اهل علم شرط مانده اند که این کار (امساک) را سه بار کند پس معلم خواهد شد -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>