وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۳۵﴾ إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۳۶﴾ وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۷﴾ وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿۳۸﴾
و اگر گران باشد بر تو رو گردانی ایشان پس اگر می توانی که بجوی یک سوراخی در زمین یا نردبانی به آسمان پس بیاری پیش ایشان از نشانی و اگر خواستی اللّه تعالٰی هرآئینه جمع ساختی ایشان را بر راه راست پس مباش از نادانان ﴿۳۵﴾
جز این نیست که اجابت میکنند (حق را) آن کسانی که میشنوند و (کفار) که مانند مردگان اند بر می انگیزد ایشان را اللّه تعالی باز بسوی او گردانیده می شوند ﴿۳۶﴾
و میگویند ایشان چرا نازل نمی شود بر او نشانی از جانب پروردگار او؟ بگو یقیناً اللّه تعالٰی قدرت دارد بر این که نازل کند نشانی ولی اکثر مردم نمیدانند ﴿۳۷﴾
و نیست هیچ جنبده ای در زمین و نه هیچ پرنده ای که پرواز میکند با بال خود مگر جماعتهای اند مثل شما اند فرو نگذاشتیم در این کتاب از هیچ چیزی (مسایل ضروری دین را) باز بسوی پروردگار خود جمع خواهید شد ﴿۳۸﴾
[۳۵] این تسلی سوم است و این آیت دلیل است که در معجزه اختیار و قدرت نبی صل اللّه و علیه وسلم نیست - حاصل اینست که نبی صل اللّه وعلیه وسلم بسیار حریص بود بر هدایت گمراهان اگر قادر میبود که به سوراخ در زمین و یا به ذریعه بالا شدن به آسمان معجزه حاصل میشد پس این نبی این کار را میکرد لیکن در قدرت او نیست (نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا) مطلب این است منکرین که معجزات طلب میکردند آنها به زمین و آسمان تعلق دارند چنانچه در سوره اسراء آیات (۹۰-۹۱-۹۲) بعد از (فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ) فافعل پنهان است (وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ) این نیز در تسلی داخل است که ای نبی هدایت به مشیت اللّه تعالٰی است در اختیار تو نیست پس بر آن اندوهگین مباش (لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى) یعنی به این همه توفیق هدایت میداد (مِنَ الْجَاهِلِينَ) آن مردم که لازم بودن مشیت و هدایت را قبول ندارند همچنان آن کسی که از سبب تکذیب و انکار مردم بی صبری کند این کار جاهلان است مقصد در (فَلَا تَكُونَنَّ) حفاظت کردن نبی است از حال جاهلان -
[۳۶] این نیز تسلی به رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم است در این آیت علت عدم هدایت منکرین است که سبب آن زد و عناد و نشنیدن حق است (وَالْمَوْتَى) مراد آن کفار عنادیان اند که در نشنیدن مانند مردگان اند - از این تشبیه اشکار گردید که مرده ها نمی شنوند این طور در تفسیر خازن ، نیشاپوری ، سراج المنیر وغیره نوشته اند - (يَسْتَجِيبُ) مفعول پنهان است یعنی دعوة الایمان (يَسْمَعُونَ) سماعی انابت و حاصل کردن فهم مراد است -
[۳۷] این تنبیه و سوال و جواب است (آيَةٌ) مراد از این آن معجزاتی است که کفار طلب میکردند - این عطف است بر ما قبل یعنی موتیٰ (کافران) نمی شنوند بلکه طلب معجزه را میکنند (لَا يَعْلَمُونَ) عاقبت انکار معجزات مطلوبه که باعث هلاکت است - همچنان لایعلمون یعنی نمی شناسند صاحب اختیار معجزات را -
[۳۸] از این آیت الی (۷۳) باب سوم است در آن ده دلیل عقلی است و ده آداب است در این آیت (۳۸) دلیل عقلی قدرت اللّه تعالی است تعلق دارد به اِناللّه قادر یا اشاره است که به معجزاتی دیگری ضرورتی نیست بلکه حالات دواب و پرنده ها دلیل کامل است بر قدرت و علم اللّه تعالی لفظ فی الارض و بجناحیه برای تاکید و برای دفع وهم برای مجاز است که دابّه گاهی صرف به انسان گفته می شود همچنان (طَائِرٍ) گاهی به قاصد گفته می شود پس اشکار شد که این معنی مراد نیست (أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ) مماثلت در بسیاری حالات است یعنی خلق ، رزق ، مرگ ، معرفت اللّه تعالی و تسبیح ، توحید ، حاجات ، علم به نفع و ضرر ، خودرا نگهداشتن از جاهای هلاکت و دشمن را شناختن (فِي الْكِتَابِ) مراد از آن لوح محفوظ کتاب تقدیر است پس اشاره شد به تقدیر هر چیز - یا مراد از آن قرآن است (سوال) در قرآن که هر چیز نیست جواب: نیشاپوری می گوید نیست هیچ علمی مگر در قرآن اصل آن است - مراد آنچه است که در دین به آن احتیاج است و سنت نبی نیز به قرآن راجع است یا مراد از آن ذکر ایمانیات است (إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ) مانند شماست در مخلوقیت در حاجت رزق و در همه حاجات به اللّه تعالی عاجزی کننده (مَا فَرَّطْنَا) یعنی در قرآن ایمانیات به تفصیل بیان شده است (ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) یک مطلب این است که این انسانان برانگیخته خواهند شد در روز قیامت مطلب دیگر این است که این مواشی و پرندگان وغیره بر انگیخته خواهند شد در روز قیامت ، و قصاص بین آنها گرفته خواهد شد و باز فنا خواهند شد در این باره بسیار احادیث را ابن کثیر ذکر کرده است و مراد از حشر فنای آنهاست -