وَلَوْ أَنَّنَا ۳۱۶ الأنعام

لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۶۳﴾ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۱۶۴﴾ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۶۵﴾

نیست هیچ شریک اورا و با این مامور شده ام و من اول اهل توحیدم ﴿۱۶۳﴾
بگو: آیا غیر از اللّه تعالٰی طلبم پروردگاری و اوست پروردگار هرچیز و نه میکند عمل (عمل بد) هر نفس مگر ضرر آن بر اوست و بر ندارد یک گنهگار بار دیگری را باز بسوی پروردگار شما رجوع شماست پس خبردار کند شمارا به آنچه که در آن اختلاف میکردید ﴿۱۶۴﴾
و خاص اللّه تعالٰی او ذاتیست که گردانید شما را آباد (یکی بعد دیگری) در زمین و بلند کرد بعضی شما را بالای بعضی در درجات (در علم و مال) تا بیازماید شما را در آنچه که داده است به شما هرآئینه پروردگار تو زود عذاب کننده است (به نافرمانان) و هرآئینه او آمرزنده مهربان است ﴿۱۶۵﴾

[۱۶۳] نفی شرک اعتقادی و عملی هردو مراد است (وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ) هر نبی در امت خود مسلم اولین است و گفتن این لفظ خصوصیت نبی صل اللّه و علیه وسلم است و برای امتیان بغیر خواندن قرآن گفتن این کلمه نیست بلکه باید وانامن المسلمین بگوید چنانچه در بعضی روایات آمده است -
[۱۶۴] این طریقه تعلیم دیگر است و جواب سه سوال است - سوال اول: به جز از اللّه تعالٰی کسی دیگری مدبر عالم شده میتواند پس نسل آن به کار است مانند قطب؟ جواب: اللّه تعالٰی پروردگار و مدبر هر چیز است پس به مدبر دیگری ضرورت نیست - سوال دوم: اگر گفته شود که با این عقیده انسان گنهگار نمیشود؟ جواب: (وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ) مراد از کسب کردن گناه است مانند شرک کردن با اللّه تعالٰی که او معاف نمیگردد بلکه گناه شرک بر مشرک ضرور می آید - سوال سوم: اگر کسی بگوید که گناه این کار را من می بردارم لیکن تو چنان کار بکن؟ جواب: (وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى) سوال: بار گناه بالای هیچ کسی دیگری آمده نمیتواند بغیر از گنهگار پس چرا تخصیص وَازِرَةٌ را کرد؟ جواب: چنین وساوس افگنان همیشه وَازِرَةٌ (گنهگار) اند از این سبب مشخص کرد اگر چه حکم عام است و جواب چنین سوال در آیت (۱۲) سوره عنکبوت ذکر شده است (ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ) این تخویف اخروی است (فَيُنَبِّئُكُمْ) انباء مراد از خبر دادن فیصله کردن است در بین حق پرست و باطل پرست به جزاء و سزا دادن -
[۱۶۵] این ترغیب به عمل کردن بالای احکام این سوره است و اثبات ربوبیت اللّه تعالٰی است آنچه که در آیت های پیش ذکر شده است (خَلَائِفَ) سجستانی گفته است که معنی آن سکونت کنندگان اند که یکی بعد دیگری نایبان باشند و شربینی گفته است که این صفت امت آخرین است از سببی که نبی صل اللّه وعلیه وسلم خاتم النبین است پس امت او نیز خلیفه همه امتیان پیش است (وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ) این جواب سوال است که وقتیکه در هر یکی وصف خلیفه باشد پس باید در همه مساوات باشد؟ جواب: جواب داده شد حاصل جواب این است که ایشان به تفاوت گردانیده شده اند کسی عاقل کسی جاهل کسی مالدار کسی غریب کسی مالک کسی مملوک برای ابتلاء شما و مقصد در ابتلاء معرفت توحید اللّه تعالٰی است و فرق کردن است میان شکر کنندگان این نعمت و کفران کنندگان (فِي مَا آتَاكُمْ) مراد از آن همه آن صفت و حالتیست که انسان به آن متصف باشد بالای مالدار ابتلاء است در مالداری آن و بالای فقیر در فقیری و بالای خوبصورت در این صفت و بالای بد صورت در حال آن و بالای عاقل عالم در علم آن و بالای جاهل در جهل آن (إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ) این تخویف است برای ناشکران این نعمت و همچنین عمل نکنندگان بر این سوره (وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ) این بشارت است برای شکرگذاران این نعمت و برای عمل کنندگان به این سوره -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>