وَلَوْ أَنَّنَا ۳۱۸ الأعراف

وَكَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ ﴿۴﴾ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۵﴾ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ﴿۶﴾ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ ﴿۷﴾ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۸﴾ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ ﴿۹﴾

و بسا قریه ها که هلاک کردیم ایشان را که رسید بر آنها عذاب ما شبانگاه یا وقتیکه استراحت میکردند در نیم روز ﴿۴﴾
پس نبود فریاد ایشان چون بیامد به ایشان عذاب ما مگر آنکه گفتند هرآئینه ما ستمگار بودیم ﴿۵﴾
پس هرآئینه میپرسیم کسانی (امت های) را که فرستاده شده به ایشان پیغمبران و هرآئینه میپرسیم فرستاده شدگان را ﴿۶﴾
پس البته بیان خواهیم کرد بر ایشان به علم خود و نیستیم ما غایب (از اعمال ایشان) ﴿۷﴾
و وزن کردن آن روز درست است پس هرکرا گران بود اعمال وزن شده او پس آن کسان ایشانند نجات یافتگان (از عذاب) ﴿۸﴾
و هرکه را سبک باشد عمل های او پس آن گروه آنانند که نقصان کردن در حق خود بدان جهت که به آیات ما ظلم میکردند ﴿۹﴾

[۵-۴] این ترس دنیوی است یعنی عذاب اللّه تعالٰی در هنگام غفلت مردمان می آید باز به توبه بیکار نمیباشند لیکن توبه میکنند در هنگام آمدن عذاب و آن توبه قابل قبول نیست در این سه احوال منکرین ذکر است اهلاک ، غفلت ، اقرار به ظلم (أَهْلَكْنَاهَا) مراد از آن اراده اهلاک است یا اجمال است و بعد از آن فا تفصیلیه است (قَائِلُونَ) از قیلوله است استراحت کردن در نیم روز اگر خواب با آن باشد یا نباشد وبر قوم شعیب عذاب در همین وقت آمده بود (ظَالِمِينَ) مراد از ظلم پیروی نکردن ماانزل است و تابعداری غیر است -
[۶] این ترس اخروی است با ذکر سه احوال در اینجا احوال اول ذکر است یعنی سوال از هر کس مناسب حال آن میگردد پس از رسولان در باره دعوت کردن ایشان پرسان میگردد مانند آیت (۸) سوره احزاب و پرسان از حال امت میگردد مانند آیت (۱۰۹) سوره مایده - واز مردمان عام پرسان صرف از اعمال میگردد بلکه لِمَ چرا کرده بودید چه باعث بود برای که این عمل را کرده بودید و کَیفَ به طریقه که کرده بودید و چنین ذکر است در آیت (۹۲) سوره حجر و عدم سوال که در آیت (۷۸) سوره قصص و آیت (۳۹) سوره رحمن ذکر است در آنجا تطبیق ذکر شده است -
[۷] یعنی کسی اگر پنهان میکند یا انکار میکند پس اللّه تعالٰی خودش بیان میکند در این آیت حالت دوم ذکر شد -
[۹-۸] در این آیت حالت سوم را ذکر میکند که وزن کردن است یعنی در احوال قیامت وزن کردن نیز حق است و وزن و سبک بودن اعمال به بودن و نبودن توحید و سنت است زیاد بودن و اندک بودن مراد نیست - و از وزن مراد وزن صحیفه اعمال است چنانچه در احادیث صحیح آمده است بلی وزن نفس اعمال نیز شده میتواند بغیر آنکه برای آن جسم بدهد مانند که حالا هوا و گرمی و سردی اندازه میگردد و وزن بعضی انسانها نیز در حدیث آمده است - لیکن معتزله و منکرین حدیث که تاویل وزن میکنند به نفس عدل و قضا و از وزن و میزان حقیقی انکار میکنند که آن انکار از ظاهر و از آیات صریح است چنانچه قرطبی ذکر کرده است (مَوَازِينُهُ) جمع میزان است پس ظاهر اینست که میزان ها بسیار خواهد بود به اعتبار انسان ها یا اعمال یا جمع موزون است مراد از آن اعمال است و ظاهر آنست که وزن اعمال به بسیار بودن و اندک بودن اعمال نیست و (خَسِرُوا) و (يَظْلِمُونَ) دلالت میکند که وزن اعمال کافران نیز حق است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>