وَلَوْ أَنَّنَا ۳۴۰ الأعراف

فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿۷۸﴾ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿۷۹﴾ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۸۱﴾

پس گرفت ایشانرا زلزله پس گردیدند ایشان در قریه خویش به زانو افتاده (مرده) ﴿۷۸﴾
پس روان شد صالح علیه السلام از ایشان و گفت ای قوم من به تحقیق رساندم به شما پیغام پروردگار خود را و خیر خواسته ام به شما و لیکن دوست نمیدارید شما خیر خواهان خود را ﴿۷۹﴾
(و فرستاده بودیم) لوط علیه السلام را آنوقت که گفت به قوم خود آیا میکنید عمل زشت که پیش از شما نکرده این کار را هیچکس از مردمان ﴿۸۰﴾
هرآئینه میروید بسوی مردان به شهوت بجز از زنان بلکه شما قوم مشرکانید ﴿۸۱﴾

[۷۸] (الرَّجْفَةُ) زلزله از زمین بود - ودر سوره هود (صیحه) است یعنی هردو عذاب بر آنها جمع شده بود یا مراد از رجفه تزلزل دل است به سبب صیحه یا مراد از صیحه آواز هیبت ناک است در هنگام زلزله سخت و با زلزله خانه های ایشان افتیدند (فَأَصْبَحُوا) دلالت میکند که عذاب در شب آمده بود (دَارِ) به معنی آن قریه است که مشتمل بر بسیار اطاق ها میباشد از این سبب مفرد ذکر شد (جَاثِمِينَ) جثم به معنی پیوست شدن به زمین است و همچنان نشستن به زانو است هردو معنی در لسان العرب ذکر است -
[۷۹] (يَا قَوْمِ) سوال: این که به مرده خطاب است پس اشکار شد که مرده میشنود؟ جواب (۱): این خطاب پیش از آمدن عذاب است چنانچه از ترتیب سوره هود اشکار میگردد - جواب (۲): این خطاب به طریقه معجزه است چنانچه در واقعه بدر اینطور شده بود و معجزه به نبی خاص میباشد -
[۸۰] این واقعه چهارم است تعلق آن به دعوی دوم سوره است که قوم لوط علیه السلام را از پیروی شیطان منع کرده است لیکن ایشان منع نشد پس عذاب بر ایشان آمد و این قوم در شرک نیز مبتلاء بود - لوط علیه السلام از نسب این قوم نبود بلکه برادرزاده ابراهیم علیه السلام بود (لوط بن هاران بن تارخ (آذر) از این سبب اخو نیز نگفت باز از لفظ مَا سَبَقَكُمْ اشکار شد که ایجاد این گناه قبیح را این قوم کرده است پس این گناه بزرگ است نظر به آنکه تابعداری دیگران را میکنند همچنان این یک بدعت کردن است و بدعت دیگر را ایجاد کردن است و این دوم از اولی گناه بزرگ است (لِقَوْمِهِ) این قوم او به این اعتبار بود که برای قیام (برای نظام دینی) آنها فرستاده شده بود یا به این سبب که خسر خیل لوط علیه السلام بودند (الْفَاحِشَةَ) آن گناهی که اشکار باشد ودر عقل و عرف با شریعت نیز زشت پنداشته میشود قرطبی گفته است که زنا را در قرآن فاحشه گفته است و به این عمل قوم لوط نیز فاحشه گفت معلوم شد که با این عمل نیز سزای زنا جاری میشود -
[۸۱] این بیان آن فاحشه است مراد از (مُسْرِفُونَ) مشرکون است و همچنان تفسیر آن در (۲۹) سوره عنکبوت آمده است -