قَالَ الْمَلَأُ ۳۵۲ الأعراف

قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۲۹﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۱۳۰﴾ فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۳۱﴾ وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۱۳۲﴾

و گفتند ایشان تکلیف داده شده ما را پیش از آمدن تو و بعد از آمدن تو ما را گفت موسیٰ علیه السلام نزدیک است که پروردگار شما هلاک کند دشمن شما را و بعد ساکن گرداند شما را در این ملک پس مینگرد (به طریقه امتحان) که به کدام طریقه عمل میکنید شما ﴿۱۲۹﴾
و هرآئینه گرفتار کردیم کسان فرعون را به سالها به قحط ها و به نقصان از میوه ها برای اینکه ایشان پند گیرند ﴿۱۳۰﴾
پس وقتیکه بیامد به ایشان خوشی میگفتند این حق ماست و اگر رسیدی به ایشان تکلیف شگون بد می پنداشتند به موسیٰ علیه السلام و همراهان او اگاه باش جز این نیست که شگون بد ایشان مقرر بود نزدیک اللّه تعالٰی و اکثر ایشان نمیدانند ﴿۱۳۱﴾
گفتند ایشان هر چه بیاری به ما از نشانی برای اینکه جادو کنی بر ما با آن پس نیستیم ما بر تو از ایمان آوردندگان ﴿۱۳۲﴾

[۱۲۹] این قول بنی اسرائیل به طریقه اظهار تثبت بود زیرا که موسیٰ علیه السلام به ایشان دیگر دو بشارت دنیوی پیش کرد (أُوذِينَا) مراد از اذی پیش قتل و استحیاء است و دیگر کارهای ذلت را از بنی اسرائیل گرفتن و مراد از اذی یعدی کارهای تذلیل و باز اراده قتل و از استحیاء است -
[۱۳۰] از اینجا مقام سوم است الی آیت (۱۳۷) یکی در آن ذکر امداد اللّه تعالٰی با همراه بنی اسرائیل است با فرستادن هفت عذاب بر فرعونیان و در اخیر غرق کردن آنها (بِالسِّنِينَ) عذاب اهل ده و صحرا است (وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ) این عذاب اهل شهر است و ثمرات شامل همه درآمد و منافع تجارتی است -
[۱۳۱] (لَنَا هَذِهِ) خودرا مستحق فراخی و خوشی میدانستند به فضل و رحم اللّه تعالٰی هیچ دخل نمیدادند (يَطَّيَّرُوا) مراد از تطیر اینست که وقتیکه مصایب از همه طرف بیاید به عمل بد خود نسبت نمیکنند بلکه به کسی دیگری نسبت میکنند میگوید که شخص فلان یا خانه فلان یا سفر وغیره بدشگون بود و در حدیث آمده است که لا طیره فی الاسلام - از این آیت اشکار شد که باطل پرستان همیشه به نیکان بدشگون گفته اند و نسبت حالت بد خود را به ایشان کرده اند چنانچه در آیت (۱۸) سوره یٰس است (لَا يَعْلَمُونَ) لیکن اکثر مردم نسبت حوادث و مصایب را به اسباب محسوسه میکنند و از اللّه تعالٰی غافل میباشند و تقدیر او را نیز قبول ندارند -
[۱۳۲] این ضد و عناد سخت ایشان بود از سببی که هم برایش آیت میگویند و نیز نسبت سحر را به آن میکنند -