قَالَ الْمَلَأُ ۳۷۵ الأعراف
وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۰۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ﴿۲۰۱﴾ وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ ﴿۲۰۲﴾ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۲۰۳﴾
و اگر وسوسه برسد تو را از جانب شیطان (از خشم شدن) پس پناه طلب به اللّه تعالٰی هرآئینه او شنوا داناست ﴿۲۰۰﴾
هرآئینه کسانیکه میترسند از اللّه تعالٰی وقتیکه برسد ایشان را وسوسه از شیطان یاد میکنند اللّه تعالٰی را پس در این وقت ایشان دانایان اند ﴿۲۰۱﴾
و برادران این شیطانان می کشند ایشان را شیطان در سرکشی باز کمی نمیکنند ایشان (در گمراهی) ﴿۲۰۲﴾
و وقتیکه نمی آری نزد شان آیتی (که ایشان میخواهند) میگویند چرا از طرف خود نمی سازی او را بگو جز این نیست که پیروی میکنم به آنچه وحی میشود بسوی من از طرف پروردگار من این قرآن سخن های دانش است از جانب پروردگار شما و هدایت و رحمت است مر قوم مومنان را ﴿۲۰۳﴾
[۲۰۰] این ادب چهارم است که اگر مبلغ به خشم بیاید ازسبب عمل جاهلان پس اعوذباللّه بگوید و چنین در آیت (۳۶) سوره حم سجده است در (سَمِيعٌ) اشاره است که اعوذباللّه به زبان گفته میشود و در (عَلِيمٌ) اشاره است که در دل علم و عقیده آنرا داشته باشد - شربینی نوشته است که صرف ذکر لفظی نفع نمیدهد بغیر از معرفت قلبیه -
[۲۰۱] چون نزع شیطان ذکر شد حالا عموم آنرا ذکر میکند و دو نوع انسانها را ذکر میکند (طَائِفٌ) به معنی خشم اراده گناه و گناه کردن و حمله کردن جنیات است به این همه معانی می آید (تَذَكَّرُوا) به یاد بیارید وعد وعید اللّه تعالٰی را یا یاد کنید استعاذه گفتن را - در این آیت ادب پنجم ذکر است با لفظ تذکروا - و اشاره به این است که شیطان غلبه کرده نمی تواند بر متقیان -
[۲۰۲] در این آیت ذکر است که کسی پیروی شیطان را میکند پس او برادر اوست و او گروه دوم همراهان شیطان اند غاویان اند در مقابله متقیان (لَا يُقْصِرُونَ) ضمیر به شیطانان یا اخوان راجع است یعنی شیطانان در وسوسه کردن و برادر ایشان در گناه کردن قصور و کمی نمیکنند -
[۲۰۳] در این آیت ذکر گمراهی آنهاست که آنها آیات و معجزات پیغمبر را خود ساخته میدانند از این وجه از او طلب ساختن آنها را میکنند باز در این آیت ادب ششم ذکر است با قل آه - (هَذَا بَصَائِرُ) این تفسیر برای مَا يُوحَى إِلَيَّ است و اشاره است اگر معجزات خواسته شده شما را نه بیارم پس حرجی نیست زیرا که قرآن معجزه کافی است - بَصَائِرُ مراد از آن چنین حجت ها و دلایلی است که برای عقل بصیرت پیدا میکند پس این تسمیه سبب است با همراه اسم مسبب - نفع گیرندگان از قرآن به سه نوع اند اول که در مرتبه عین الیقین باشد پس برای آنها بصایر است - سوم که اهل علم الیقین است پس برای آنها هدیٰ است و سوم که اهل حق الیقین است پس برای آنها رحمت است -