وَاعْلَمُوا ۳۹۹ الأنفال
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۶۶﴾ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۶۷﴾
اکنون اسانی آورد اللّه تعالٰی بر شما و دانست که در شما ضعفی است پس اگر باشند از شما صد کس صبرناک غالب شوند بر دو صد واگر باشند از شما هزار کس غالب شوند بر دوهزار به امداد اللّه تعالٰی و اللّه تعالٰی باصابران است ﴿۶۶﴾
سزاوار نیست پیغمبر را که بدست او اسیران باشند تا آنکه خون بریزاند در زمین بسیار میخواهید سامان دنیا را و اللّه تعالٰی میخواهد آخرت را (برای شما) و اللّه تعالٰی غالب با حکمت است ﴿۶۷﴾
[۶۶] این آیت به نزد علمای متقدمین ناسخ است برای آیت پیش و به نزد علمای بعدی این تخفیف است و این سخن پسندیده است یک وجه آنست که در آیت لفظ خفف موجود است (وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا) مراد از آن ضعف همت است لیکن این صفت بدی نیست بلکه دلالت میکند بر این سخن که در درجات صحابه تفاوت بود و سفیان بن شبره گفته است که به امربالمعروف والنهی عن المنکر نیز این حکم است که در این آیت ذکر است -
[۶۷] این قانون دوازدهم برای امیر است حاصل آنست که در ابتداء قتل کردن کفار ضروری است برای اینکه بر دشمنان رعب قایم شود - این آیت در واقعه بدر نازل شده بود هنگامیکه از کافران هفتاد نفر در قید آورده شدند و تا هنوز درباره قیدیان حکم شرعی نازل نشده بود پس نبی صل اللّه وعلیه وسلم با صحابه مشوره کرد پس بعضی رای پیش کردند که همه قتل کرده شوند و بعضی رای پیش کردند که از ایشان فدیه گرفته شود و به آن ابزار جنگ خریده شود پس رسول صل اللّه وعلیه وسلم به رای آخری اتفاق کرد و از آنها فدیه گرفته شد - پس این آیت نازل شد که چنین کردن بکار نبود (لِنَبِيٍّ) را نکره آورد اشاره است که این حکم برای همه انبیاء است (أَسْرَى) یعنی چنین قیدیان که به فدیه دادن آزاد میگردند بدون قتل کردن در این اشاره است که قتل مشرکین بدر بهتر بود از فدیه گرفتن و آزاد کردن ایشان - و واقعه دلیل است که نبی صل اللّه وعلیه وسلم که در عدم وجود وحی به اجتهاد رجوع کرده است که طریقه آن شوریٰ کردن است و چون آن فیصله اجتهادی را اللّه تعالٰی مسترد نکرد صرف به جانب اولیٰ توجه کرد پس معلوم شد که اجتهاد نبی نیز وحی است (تُرِيدُونَ) اینجا خطاب صرف به صحابه کرده شد برای لحاظ ادب نبی صل اللّه وعلیه وسلم -