وَاعْلَمُوا ۴۰۷ التوبة

لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ ﴿۱۰﴾ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾ وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ ﴿۱۲﴾

لحاظ نمیکنند در حق مومن قرابتی را و نه عهدی را و این کسان خاص ایشان از حد تجاوز کنندگان اند ﴿ ۱۰ ﴾
پس اگر توبه کردند از این کارها و برپا دارند نماز را و بدهند زکات را پس برادران شما در دین اند و به تفصیل بیان میکنیم احکام را برای قومیکه میدانند ﴿ ۱۱ ﴾
و اگر بشکنند قسمهای خود را بعد از قایم کردن آن و طعن کنند بر دین شما پس جنگ کنید به پیشوایان کفر بیشک ایشان را هیچ قسمها نیست جنگ کنید با ایشان تا منع شوند (از کفر) ﴿ ۱۲ ﴾

[۱۰] در این آیت دو صفات ذکر است (لَا يَرْقُبُونَ) در این تکرار نیست از سببی که پیش خاص ذکر شده بود و این عام است (الْمُعْتَدُونَ) این زیاد شدن در خباثت است یعنی یعنی صرف ترک لحاظ نیست بلکه ظلم را نیز با آن یکجا میکنند -
[۱۱] در این آیت ترغیب به توبه است لیکن مقصد در آیت (۵) منع قتال و حصول عصمت خون و مال بود از این سبب آنجا فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ گفته بود و در این آیت مقصد اعتبار کردن بر عهد آنهاست و بر آنهای که اعتبار شده میتواند پس به آنها برادر گفته میشود از این سبب اینجا فَإِخْوَانُكُمْ گفت پس تکرار در آیات نیست (وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ) مراد از آیات اوصاف قبول کنندگان عهد است که آن علل قتال است -
[۱۲] در این آیت مراد مشرکان معاهدین اند ، زیرا لفظ اِن را اورده است یعنی اگر این معاهدین پیش از تمام کردن عهد وعده را بشکنانند با ایشان قتال کنید باز در این آیت سه صفات ذکر است - این آیت دلیل بر این است که کسی بر دین اسلام طعن کرد او کافر است یا کافر معاهد یا ذمی طعن کرد پس ذمه و امن او تمام شد (خازن ، مدارک) طعن آنست که نسبت دین را به چیزی کند که مناسب نیست یا دین را حقیر بداند یا به پیغمبر دشنام دهد یا به قرآن پاک یا به احکام دیگر دین پس این طعن کردن کفر است و به ایشان امامان کفر گفت زیرا که این نوع کسان بنیاد کفر را میسازند و دیگر مردمان پیروی آنها را میکنند (أَيْمَانَهُمْ) در وقت عهد قسم ذکر میگردد ایمان گفت (إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ) اول به ایشان ایمان (قسم ها) را ثابت کردند و حالا از ایشان نفی کرد از سببی که چون ایمان را نقض کردند مانند نبودن شدند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>