ls

وَمَا أُبَرِّئُ ۵۶۲ الرعد

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿۱۱﴾ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿۱۲﴾ وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ﴿۱۳﴾

در اختیار اللّه تعالٰی اند نوبه به نوبه ملائيک آمدني پیش و از پس پشت انسان که محافظت میکنند او را به سبب حکم اللّه تعالٰی هرآئینه اللّه تعالٰی بدل نمیکند حالتی را که بر قوم است تا وقتیکه تغیر دهند عمل های که نفسهای ایشان در آن مشغول است و چون خواهد اللّه تعالٰی بر قومی تکلیف پس نیست بر گرداننده آن و نیست ایشانرا بجز اللّه تعالٰی نگهبان ﴿ ۱۱ ﴾
اللّه تعالٰی او ذاتیست که مینماید شما را برق برای ترس و امید و می آفریند ابر های گران را ﴿ ۱۲ ﴾
و تسبیح میگوید رعد با همراه ستایش او و ملائیک دیگر از ترس اللّه تعالٰی و می فرستد صاعقه ها را پس میرساند آنرا به هرکه خواهد و ایشان جدال میکنند در توحید اللّه تعالٰی و سخت است گرفت او ﴿ ۱۳ ﴾

[۱۱] این نیز دلیل عقلی است بر تصرف و علم اللّه تعالٰی (مُعَقِّبَاتٌ) مراد از آن ملائیکی اند که شب و روز نوبت به نوبت برای محافظت انسانها می آیند و اینها غیر اند از (کراماًکاتبین) و معنی لفظ (لَهُ) است که خاص در اختیار اللّه تعالٰی اند (يَحْفَظُونَهُ) از شر جنات و دیگر حشرات محافظت میکنند و (مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ) متعلق به یحفطونه است یا متعلق به معقَّبٰت است - (مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) من اجلیه است یا به معنی با است (إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ) همچنین در سوره انفال در آیت (۵۳) نیز گذشته است - و این جمله جواب سوال است که چون ملائيک حفاظت انسانها را میکنند پس باز چرا بر او عذاب و مصیبت نازل میگردد؟‌ حاصل جواب اینست که اللّه تعالٰی این حفاظت را از انسان بدل نمیکند تا انکه انسان حالت خود را بدل کند یعنی ایمان و توحید و سنت را ترک کند و در کفر و شرک و بدعت گرفتار شود پس اللّه تعالٰی حفاظت را از او پس میکند يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ این مراد نیست که انسان از طرف اللّه تعالٰی احوال را تبدیل کرده می تواند بلکه این نسبت سببی است یعنی به سبب گناهان این حالت خیر بدل میشود (وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ) این نیز جواب سوال است - سوال اینست که یک انسان بد نکرده باشد حال اینکه بر او مصایب می آید پس چگونه ملائیک حفاظت میکنند؟ حاصل جواب اینست که هر مصیبت به اراده اللّه تعالٰی می آید اراده اللّه تعالی را ملائیک بر گردانیده نمی توانند و مخلوق دیگر نیز کمک کرده نمی توانند -
[۱۲] در این آیت نیز دلیل عقلی بر تصرفات اللّه تعالٰی است (خَوْفًا وَطَمَعًا) یعنی از برق ترس صاعقه میباشد و امید باران نیز - ترس از باران بعضی مردم که بر ایشان نقصان ده است و برای بعضی امید نفع (الثِّقَالَ) آن ابرهای که باداشتن باران گران میباشند -
[۱۳] در این آیت دلیل نقلی از ملائيک بر توحید اللّه تعالٰی است از سببی که تسبیح و حمد کلمات توحید اند و با آن تخویف دنیوی نیز است (الرَّعْدُ) این ملائيک است که بر ابرها مقرر است و در هر وقت حمد میگوید و خاصتاً در هنگام باریدن باران - و قول دیگر اینست که رعد به آوازهای ابر گفته میشود (یعنی غریدن) و نسبت تسبیح به او به طریقه حال است ، نه که به طریقه قال (وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ) یا اینکه واو حالیه است یعنی در وقت جدال کردن صاعقه بر ایشان می آید یا اینکه واو استینافیه است برای تنبیه کردن مشرکین -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>