وَمَا أُبَرِّئُ ۵۸۸ إبراهيم
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ﴿۴۳﴾ وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ ﴿۴۴﴾ وَسَكَنْتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الْأَمْثَالَ ﴿۴۵﴾ وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿۴۶﴾
می شتابند می بردارند سرهای خود را باز نمی گردد بسوی ایشان چشم ایشان و دل های ایشان خالی است (از علم) ﴿ ۴۳ ﴾
و بترسان مردمان را از روزیکه که بیاید باایشان عذاب پس گویند ظالمان ائ پروردگار ما مهلت ده ما را تا میعاد نزدیک تا قبول کنیم دعوت (دعوت توحید ترا) و پیروی کنیم رسولان را آیا قسم نمی خوردید پیش از این که نباشد شمارا هیچ فنا ﴿ ۴۴ ﴾
و ساکن شدید در جاهای سکونت کسانیکه ظلم کردند بر خود و ظاهر شد شما را که چه کار کردیم با ایشان و بیان کردیم برای شما مثال ها را ﴿ ۴۵ ﴾
و بدرستیکه مکر کرده بودند ایشان مکرهای خود را و نزد اللّه تعالٰی است مکر ایشان و نیست مکر ایشان تا از جای برود از آن کوه ها ﴿ ۴۶ ﴾
[۴۴] این عطف بر ولا تحسبن است یعنی در وقت مهلت ایشان ایشان را بترسان - در این آیت تخویف دنیوی است از سببی که مراد از عذاب عذاب دنیا است به دلیل این لفظ که رَبَّنَا أَخِّرْنَا و در نزد بعضی مفسرین مراد از یوم و العذاب روز عذاب قیامت است و أَخِّرْنَا به معنی ارجعنا (بازگردن ما را به دنیا) است - و در این آیت اشاره است که مخالفت کردن ظالمان به دو طریقه میباشد یعنی انکار از دعوت توحید و دوم انکار از پیروی رسول (مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ) مراد از زوال یا عذاب است یا مراد از زوال فنا است پس حاصل معنی اینست که نیست شما را فنا بطور اجتماعی یعنی شما از فناشدن دنیا انکار میکردید چنانچه حالا نیز این عقیده ملحدین است اگر چه از مرگ افراد انکار کرده نمی توانند لیکن دنیا را قدیم میدانند و از قیامت انکار میکنند -
[۴۵] در این آیت تنبیه به منکرین است که برای انکار شما هیچ سببی نبود بعد از این سه حالت اولی اینکه خانه های ظالمان گذشته را شما دیده بودید و نشانی عذاب های ایشان به شما اشکار شده بود و برای شما واقعات عذاب نیز بیان شده بود شما چرا پند نمی گرفتید و خلاصه این حالات است که با مشاهده برای شما علم حاصل شده است و همچنین به شنیدن واقعات تاریخی پیشینیان و همچنین به ذریعه وحی -
[۴۶] مراد از مکر آنها شرک کردن و انکار از رسل است یا مراد از آن مقابله کردن با انبیاء و موحدین است به تدابیر مختلف (وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ) در این یک توجیه اینست که مکر آنها ضعیف است به آن کوه های اللّه تعالٰی را بیجا کرده نمی توانند در این جبال به معنی خود مراد است و سبک بودن مکر مراد است توجیه دوم اینست که مراد از جبال توحید و دین انبیاء است به طربقه مثال پس جبال به معنی مثالی است - و اِن وصیله است یا مخفف عن المثقل است و لام مفتوح است و این در قراءة عبداللّه بن مسعود است -