رُبَمَا ۶۰۰ الحجر

قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۵۳﴾ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾ قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ ﴿۵۵﴾ قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿۵۶﴾

گفتند مترس هرآئينه ما مژده میدهیم ترا به پسر دانا ﴿ ۵۳ ﴾
گفت او آیا بشارت میدهید مرا با وجود که رسیده به من پیری پس به چه چیز بشارت میدهید مرا ﴿ ۵۴ ﴾
گفتند مژده دادیم ترا بر چیز راستین پس مباش از نا امیدان ﴿ ۵۵ ﴾
و گفت او نا امیدی نمیکنند از رحمت پروردگار مگر گمراهان ﴿ ۵۶ ﴾

[۵۳] مراد از (بِغُلَامٍ) اسحٰق علیه السلام است و مراد از (عَلِيمٍ) نبوت است -
[۵۴] این تعجب ابراهیم علیه السلام به اعتبار عادت عام است نه بر انکار از قدرت اللّه تعالٰی (فَبِمَ تُبَشِّرُونَ) در این استفهام حقیقی است یعنی بشارت به چه طریقه است یعنی پیری ذایل میگردد و یا در همین حال میباشد -
[۵۵] مراد از حق چیز راستین است که در آن چیزی شک نباشد و چون تعجب کردن در ظاهر سبب نا امیدی است از این سبب ملائيک گفتند (فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ) -
[۵۶] یعنی تعجب ابراهیم علیه السلام از سبب نا امیدی نیست بلکه از سبب اسباب ظاهری است - و ناامیدی از رحمت اللّه تعالٰی به این سبب گمراهی است زیرا که نا امیدی کننده از رحمت اللّه تعالٰی جاهل است و از قدرت اللّه تعالٰی منکر میباشد ، و چنین ذکر است در آیت (۷۸) سوره یوسف -
فایده: در سوره یوسف با ایاس کفر را ذکر کرده است و در این سوره با قنوط ضلال را ذکر کرده است حکمت اینست که ایاس به نا امیدی دل گفته میشود و کفر نیز فعل دل است و قنوط به آن نا امیدی گفته میشود که اثرات خفگی آن در چهره اشکار میگردد ، و ضلال نیز در گمراهی ظاهری استعمال میگردد پس در الفاظ با همدیگر مناسبت تام است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>