رُبَمَا ۶۰۱ الحجر

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۷﴾ قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ ﴿۵۸﴾ إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۹﴾ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ ﴿۶۰﴾ فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿۶۱﴾ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿۶۲﴾ قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿۶۳﴾ وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۶۴﴾

گفت او پس چیست کار بزرگ شما ای فرستاده شدگان ﴿ ۵۷ ﴾
گفتند هرآئينه ما فرستاده شده ایم بسوی یک قوم مجرم ﴿ ۵۸ ﴾
بجز از خانواده لوط علیه السلام هرآئينه البته ما نجات میدهیم همه ایشان را یکجا ﴿ ۵۹ ﴾
مگر زن او هرآئينه مقرر کردیم که او از باز ماندگان در عذاب است ﴿ ۶۰ ﴾
پس چون آمدند به خانواده لوط علیه السلام فرستاده شدگان ﴿ ۶۱ ﴾
گفت او هرآئينه شما قوم نا اشنائید ﴿ ۶۲ ﴾
گفتند بلکه آوردیم پیش تو آنچه که در آن شک میکردند ﴿ ۶۳ ﴾
و آوردیم پیش تو خبر راستین عذاب را و هرآئينه ما راست گوئيم ﴿ ۶۴ ﴾

[۵۷] چون ملائيک به ابراهیم علیه السلام بشارت به ولد دادند پس حقیقت اینست که برای این بشارت یک ملک نیز کافی است - لیکن چون ملائيک بسیار آمده اند پس اشکار میگردد که بر ضمه آنها کدام کار بزرگی است ابراهیم علیه السلام از این سبب این پرسان را کرد از سببی که خطب درحادثه بزرگ استعمال میگردد -
[۶۰-۵۹-۵۸] در این آیت دو مقصد ملائيک ذکر شده است اولی اهلاک مجرمان که آن صیحه و بارانیدن سنگ ها است و بلند کردن قو م لوط علیه السلام و سرنگون انداختن آن است ، این همه به ذریعه این ملائيک کرده شده بود مقصد دوم آنها نجات دادن خانواده لوط علیه السلام است بغیر از زن آن -
فایده (۱): اگر مشرکان این شبهه کنند که ملائيک از عذاب و معصیت نجات داده میتوانند پس انبیاء و اولیاء نیز کرده میتوانند ، جواب اینست که (إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ) در زیر (إِنَّا أُرْسِلْنَا) داخل است مطلب اینست که ما قاصدان ایم و پیغام از اللّه تعالٰی است (إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ) زیرا که رسول کلام خود را ذکر کرده نمیتواند بلکه پیغام مرسل را ذکر میکند و دلیل براین لفظ (قَدَّرْنَا) است زیرا که تقدیر در اختیار ملائيک نیست -
فایده (۲) نحوی: در این کلام دو استثناء است ، که استثناء دومی از استثناء اولی استثناء است یعنی قوم مجرمین هلاک میگردند مگر آل لوط علیه السلام نجات می یابند و همه آل لوط علیه السلام نجات می یابند مگر زن آن نجات نمی یابد مانند این قول یک شخص لَهُ علی عشرة دارهم الاربعة الادرهما ، ده روپیه فلانکی برمن است مگر چهار و در چهار یکی کم است یعنی سه روپیه از ده کم است پس این استثناء من المستثنیٰ است این دو استثناء از یک مستثنیٰ منه است - از سببی که آن در عربیت جایز نیست -
[از ۶۱الی۶۴] این دلیل است که لوط علیه السلام نیز بر غیب علم نداشت (بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ) مراداز این عذاب است که ایشان بر نزول آن برخود شک میکردند یا مراد از آن مسئله توحید است که ایشان در آن شک میکردند و در کلام تقدیر است معنی اینست که عقاب ماکانو یمترون و مراد از (بِالْحَقِّ) خبر راستین است یا مراد عذاب است و (وَإِنَّا لَصَادِقُونَ) برای بسیار تاکید است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>