رُبَمَا ۶۰۷ الحجر
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿۹۵﴾ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۹۶﴾ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ ﴿۹۷﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۹۸﴾ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿۹۹﴾
هرآئينه ما بسنده ایم ترا در مقابله تمسخر کنندگان ﴿ ۹۵ ﴾
آن کسانیکه میسازند با اللّه تعالٰی مددگار دیگری را پس زود است که ایشان بدانند ﴿ ۹۶ ﴾
و هرآئينه میدانیم آنکه تنگ میشود سینه تو به سبب آنچه میگویند ﴿ ۹۷ ﴾
پس به پاکی یاد کن پروردگار خود را با ستایش او و باش از سجده کنندگان ﴿ ۹۸ ﴾
پرستش کن پروردگار خود را تا وقتیکه برسد به تو مرگ ﴿ ۹۹ ﴾
[۹۵]
در این آیت تسلیت به نبی است و نمونه دیگری تخویف دنیوی است یعنی (الْمُسْتَهْزِئِينَ) پنج کسان بودند از سرداران مکه که ایشان در روز بدر هلاک شدند یا جدا جدا هلاک شدند چنانچه خازن تفصیل آنرا ذکر کرده است -
[۹۶] این اشاره به سبب استهزاء بود یعنی ایشان در الوهیت شرک میکردند به این وجه بر پیغمبر استهزاء میکردند -
[۹۷] در این تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است و تنگ شدن دل تبعاً و بدون اختیار است -
[۹۹،۹۸] در این آیت علاج برای تنگ شدن دل است و در این بیان سه اداب است و همچنین این دعوه توحید در اختتام سوره است (الْيَقِينُ) مراد از این مرگ است مانند در آیت (۴۷) سوره مدثر و همچنین در حدیث عثمان بن مظعون رضی اللّه وعنه ذکر است (فَقَد جَاءَه ُ الیَقِین) و این را امام بخاری آورده است - و برای مرگ یقین از سببی گفته میشود که آمدن مرگ بر هر نفس مسئله اتفاقی است -
فایده: متصوفین ملحدین از یقین معرفت اللّه تعالٰی را اراده کرده اند پس بر این آیت دلیل گرفته اند چون یک انسان به عبادت کردن به معرفت برسد از او تکلیف شرعی ساقط میشود و عبادت کردن برایش معاف میشود و برای گناه او گناه گفته نمیشود ، لیکن این کفر و ضلال و جهل است از سبب چند وجوه وجه اولی اینست که انبیاء علیه السلام و صحابه کرام خوب اهل معرفت بودند و حال اینکه ایشان الی مرگ عبادت را ترک نکردند - دوم اینست که پیش از یقین مرتبه شک میباشد و در حال شک هیچ عبادت کردن جایز نمی باشد از سببی که بناء عبادات بر نیت است و نیت و شک منافی یکدیگر اند و وجه سوم اینست که به دلیل قرآن و حدیث صحیح و به اقوال سلف ثابت است که مراد از یقین در این آیت مرگ است و آن تفسیر که مخالف حدیث و اقوال سلف باشد آن تحریف است و تحریف قرآن کفر است - ابن کثیر و الوسی بر ایشان در تفسیر این آیت رد تام کرده اند -