رُبَمَا ۶۱۲ اَلنَّحْل

إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ ﴿۲۲﴾ لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ ﴿۲۳﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۲۴﴾

سزاوار پرستش شما اِلٰه یگانه است پس کسانیکه ایشان بر آخرت ایمان ندارند دلهای ایشان بد میدانند توحید را و ایشان متکبراند ﴿۲۲﴾
بی شبهه اللّه تعالٰی میداند آنچه را پنهان میدارند و آنچه را اشکار میکنند هرآئينه او دوست نمی دارد متکبران را ﴿۲۳﴾
و وقتیکه گفته شود ایشان را چیست آنچه نازل کرده است پروردگار شما گویند افسانه های دروغین مردمان پیشینیان است ﴿۲۴﴾

[۲۲] در این زیادت بر دعوی توحید بر دلایل پیش است و باز تنبیه به منکرین است ، و انکار صفت دل است و استکبار به قول و عمل اشکار میگردد -
[۲۳] در این تنبیه به استکبار از توحید است (مَا يُسِرُّونَ ) اشاره به انکار دلها است (وَمَا يُعْلِنُونَ) اشاره به استکبار ظاهری است و فرق بین تکبر و استکبار اینست که تکبر در کبریایی حق او استعمال میگردد که او را حق تکبر باشد و به این معنی متکبر در اسماء حسنیٰ اللّه تعالٰی است و گاه گاهی در تکبر غیر حق استعمال میگردد و استکبار همیشه در تکبر غیرحق استعمال میگردد پس در این صفت قباحت زیاد است به نسبت متکبر -
[۲۴] در این آیت تنبیه به انکار قرآن است که بیان کننده توحید است مطلب اینست که چون به مشرکان گفته شود که در این قرآن واقعات و دلایل توحید است که باید قبول شوند پس ایشان میگویند که این افسانه های بی فایده مردمان گذشته است این کتاب اللّه تعالٰی نیست چنانچه در این زمانه به باطل پرستان گفته شود که در قرآن کریم رد به هر نوع شرک است ایشان میگویند که این آیات درباره مردمان گذشته است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>